سهندین شهریارا منظوم مکتوبو

قایناق: دو سهندیه از شهریار، مقدمه و گردآوری: دکتر ح. م. صدیق، تهران، نشر تکدرخت.

بیر الیمده قلم، بیر الده کاغیذ.

خیالیم بویلانیر دامدان، دیواردان.

باشیمدا یار باغین گزمک هاواسی،

قاپیلار باغلیدیر، یول تاپیم هاردان؟

* * *

حصارین دالیندا کؤنۆل وئردیگیم،

او یار، بیر باغ سالیب سویو ب‍ۆل‍ۆلدن.

هئیواسی کهربا، ناری یاقوتدان.

ادامه نوشته

اوستاد حبیب ساهردن بیر نئچه شعر

قایناق: http://habibsahir.blogfa.com/

یورد ماهنیسی

دیله‌رم بیر پاییز گۆنۆ،

سحر دوغسون قیزیل گۆنۆن.

آل بایراغین، قاناد آچسین،

ائل ـ اوبالار توتسون دۆگۆن.

 

دیله‌رم ائی گؤزل یوردوم،

مورادینا خالقین یئتسین.

توز قونوبدور ساچلارینا،

سیلکین- سیلکین، توزون گئتسین.

ادامه نوشته

شعرمعاصر آذربایجان - رسول رضا - ترجمه حسین محمدزاده صدیق دوزگون

شعر از: رسول رضا - ترجمه منظوم: حسین محمدزاده صدیق (دوزگون) ۱۳۵۲

تمساح پير

تمساح پير

تمساح بزرگ

ماهى‌هاى كوچك را می‌بلعد.

اشك از ديده می‌بارد . . .

و می‌گويد: صلح را در اين آب‌ها پايدار ساختم.

و نشان نوع‌پرورى را

به دست خود،

بر دُم می‌زند.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - غریبی تبریزی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

منبع: برگزیده متون نظم ترکی، دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، نشر اختر، ۱۳۸۵.

نسخه‌ي كليات غريبي منتشا، مربوط به فقيه و شاعر شيعي سده‌ي دهم است. او يك روحاني بود و در زمان شاه طهماسب صفوي به ايران پناه آورده و از چنگ شيعي آزاران عثماني رهيده و در تبريز ساكن شده است. وي منسوب به منتشائيان است كه در اواخر سده‌ي نهم و قرن دهم هجري در جنوب غربي آناطولي توانستند حكومت‌هاي محلي شيعي و علوي تشكيل دهند.

مجموعه‌ آثار غريبي نسخه‌ي منحصر به فردي است از سده‌ي دهم با خط نستعليق شيوه‌ي عثماني و داراي 368 صفحه، برگ پاياني و برگ نخست تجديد شده، كاغذ سمرقندي زرد رنگ است.

مجموعه داراي بخش‌هاي زير است:

1. برگردان و نگارش به تركي غربي يا آذري از «الزام النواصب» معروف به رساله‌ي يوحنا:

اصل اين كتاب به زبان عربي است و برخي آن را به رضي الدين بن طاووس نسبت داده‌اند. كتاب در اثبات حقانيت شيعه از زبان يوحنا بن اسرائيل است كه با علماي مذاهب اربعه بحث كرده، در بطلان عقايد آنان دليل آورده، به سير در اديان و مذاهب ديگر نيز پرداخته و به اثبات و تصديق اسلام و مذهب شيعه دست زده است.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - گلشن راز (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

(پیش از آغاز این مقاله، لازم به ذکر است، دکتر ح. م. صدیق در سال ۱۳۸۹ گلشن راز شیخ محمود شبستری را تصحیح کردند و بانضمام مثنوی عشق‌نامه شیخ شهاب الدین اهری همراه با مقدمه‌ای مبسوط در شرح و بسط سوالات و جواب‌های حسینی هروی و شیخ محمود، توسط نشر اختر در تبریز به چاپ رساندند.)

منبع: برگزیده متون نظم ترکی، دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، اختر، ۱۳۸۵.

نخستين آگاهي‌ها پيرامون ترجمه‌ي گلشن راز شيخ محمود شبستري به تركي در فهرست‌هاي نسخ خطي كتابخانه‌هاي وين و پاريس به دست ما رسيده است. و. پرتچ (W.Pertsch) و ب. فلمينگ (B.Flemming) در فهرست‌هاي نسخ خطي خود كه در 1889 و 1968 چاپ كرده‌اند مترجم تركي گلشن راز را دستازي (؟) مي‌نامند. محمد بور‌سه‌اي در كتاب عثمانلي مؤلفلري در ماده‌ي عاشيق‌ علي پاشا گويد كه مخدوم وي الوان چلبي شيرازي توانسته‌ است گلشن راز را به تركي ترجمه كند.1

محمد علي تربيت در اثر نفيس دانشمندان آذربايجان گويد كه در سال 829 هـ . شاعري موسوم به شيرازي به ترجمه‌ي منظوم گلشن راز دست زده است2 و دو بيت نخست ازآن را آورده است. وي از نسخه‌هاي خطي اسنتساخ شده به سال 871 هـ . كه در كتابخانه‌ي شخصي وي بوده نيز سخن به ميان مي‌آورد.

مرحوم عبدالباقي گولپينارلي در ترجمه‌ي منثور خود از گلشن راز شيخ محمود، برگردان منظوم ولي شيرازي را برگردان موفق مي‌نامد.3

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - قاضی برهان الدین (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

منبع: برگزیده متون نظم ترکی، دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، اختر، ۱۳۸۵.

قاضي برهان الدين احمد، حاكم سيواس و ارزنجان،‌ از شاعران و دانشمندان نامبردار آذربايجاني در قرن هشتم هجري به شمار است. بنا به نوشته‌ي عزيز بن اردشير استرآبادي در كتاب بزم و رزم كه در سال 796 هـ . تأليف كرده است، نام اصلي وي احمد بود و در سوم ماه مبارك رمضان سال 745 هجري قمري در قيصريه به دنيا آمده است. پدرش شمس الدين محمد، قاضي قيصريه بوده است.

او در اوان كودكي مادرش را، كه دختر عبدالله چلبي بوده، از دست داد. بر اساس نوشته‌ي ابن حجر مورخ عرب، برهان الدين از طايفه‌ي سالور اوغوزان آذربايجان مي‌باشد. بدين ترتيب شاعر چه از جهت نژاد و زبان و چه از لحاظ روح حاكم بر آثارش، آذربايجاني است.

وي تحصيلات ابتدايي را نزد پدرش آغاز كرد و سپس براي ادامه‌ي تحصيلات خود، به همراه پدرش به شام و مصر رفت. همانجا بود كه زبان‌هاي عربي و فارسي را ياد گرفت. به گفته‌ي صاحب بزم و رزم، وي حاشيه علي شرح مطالع تأليف قطب الدين رازي را در شام پيش همو تلمذ كرد و كليات قانون را پيش سيد محمد نيلي خواند.1 علاقه و استعداد وافر و روحيه‌ي طلبگي خاصي كه برهان الدين از آن برخوردار بود، باعث شد كه روز به روز بر درجات علمي و ادبي‌اش افزوده گردد. پس از وفات پدرش، كه در مصر اتفاق افتاد، برهان الدين مدتي در حلب ماند، سپس به قيصريه بازگشت. غياث الدين محمد حاكم قيصريه او را مورد ملاطفت قرار داد و در سال 765 هجري قمري وي را كه جواني 20 ساله بود به جاي پدرش به عنوان قاضي قيصريه منصوب كرد و دخترش را نيز به همسري وي درآورد. او بعد از اندك زماني به مقام حاكميت قيصريه رسيد و مناطق سيواس و ارزنجان را نيز مطيع خويش ساخت.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - بایرک قوشچو اوغلو (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

منبع: برگزیده متون نظم ترکی، دکتر حسین محمدزاده صدیق، تبریز، اختر، ۱۳۸۵.

اهل حق نامي است كه به گروه‌هاي عظيم و پراكنده‌ي دراويش داده‌اند. اهل حق خود شاخه‌هاي گوناگون دارند و صوفي نيستند، به خلاف صوفيان كه معتقد به وصولند، معتقد به سلوك هستند. از آنجا كه حضرت علي بن ابي‌طالب (ع) را سر سلسله‌ و بنيانگذار مسلك خود مي‌دانند و آن حضرت را مظهر تام و تمام در ذات و صفات مي‌شناسند، به علي اللهي نيز مشهور شده‌اند.

در آذربايجان و ديگر مناطق تركي زبان ايران و آسياي صغير، اين فرقه به نام‌هاي گوناگوني نظير گوران، قيزيلباش، علوي، بكتاشي، شاملو و غيره ناميده مي‌شوند. پايه‌ي اعتقاد اين گروه رجعت روح است و معتقدند اشخاصي كه افعال آنان پسنديده و مقبول باشد، اگر از مبدأ صدق تقاضا كنند، روحشان به صورت كاملتري به اين جهان باز مي‌گردد.1

اولين تجلي تام را در ذات دُرّ ازلي در آغاز آفرينش و آخرين تجلي تام را در ذات سلطان اسحاق مي‌دانند.

سلطان اسحاق در اوايل قرن هفتم و در عهد حمله‌ي مغول به ايران مي‌زيسته است.2 بنا به اعتقاد اين گروه، پس از سلطان اسحاق نيز تجليات تام و تمام متعددي رخ خواهد داد و در يكهزار و يكمين تجلي تام و تمام در ذات و صفات، كائنات و بود و نبود به دُرّ ازلي خواهند پيوست.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - ورقا و گلشاه (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

با نام ورقا و گلشاه چند مثنوي به زبان تركي موجود است كه در جاي خود از آن‌ها سخن خواهيم گفت.1 اينجا سخن ما از نخستين سرايش اين مثنوي تركي ايراني است كه از سوي يكي از پيروان و علاقه‌مندان آذربايجاني جلال الدين مولوي رومي در تبريز به فرجام رسيده است.2 نام اين سراينده يوسف و لقب او مداح بوده است. از او، گذشته از ورقا و گلشاه، مثنويي به فارسي زير نام خاموش‌نامه به دست ما رسيده است. داستان ابليس – عليه ‌اللّعنه- و مثنوي مقتل حسين (ع) نيز منسوب به اوست.

داستان ورقا و گلشاه مانند داستان احمد حرامي در شش مجلس سروده شده است و صبغه‌ي مذهبي دارد.

اين اثر نخستين بار از سوي اسماعيل حكمت ارطيلان با مقدمه‌اي در سال 1945 منتشر شد. سپس ايرانشناس معروف، مرحوم دكتر احمد آتش با كشف ورقا و گلشاه از عيوقي به زبان فارسي پيرامون منشأ اين مثنوي بحث كرد و ابهامات و تاريكي‌ها را براي تاريخ ادبيات‌نويسان روشن ساخت. ذبيح الله صفا با انتحالي از ثمره‌ي زحمت و تحقيق آن مرحوم، اين مثنوي را در سال 1343 از سوي انتشارات دانشگاه تهران به نام خود بيرون داد. ما براي ارج نهادن به پژوهش‌هاي مرحوم دكتر احمد آتش كه عمري در راه خدمت به ادبيات اسلامي تركي و فارسي صرف كرد، بخش‌هايي از مقاله‌ي عالمانه‌ي او را در اينجا مي‌آوريم:

«پارسال چون در كتابخانه‌ي موزه‌ي سراي طوپقاپو كتابي را كه در دفتر در ستايش سلطان محمود قيد شده بود، مي‌خواندم،

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - محبت نامه (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

محبت نامه عبارت از يازده نامه‌ي منظوم در بحر هزج مسدس محذوف به وزن مفاعيلن، مفاعيلن، فعولن است و از آثار اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم هجري به شمار مي‌رود. سراينده‌ي آن خوارزمي است و اثر را به تركي خوارزمي ايراني منظوم ساخته است و به محمد خواجه بيگ از امراي آلتون اردو تقديم داشته است. خود گويد:

محمد خواجه بيگ مدحين توكتتيم،
بو دفتر كيم بولوبدور مصر قندي،

محبت‌نامه‌ني بنياد ائتديم.
يئدي يوز ايل دؤرد ايچره توكتدي.

تركي خوارزمي از زبان‌هاي كهن و اصيل ايراني به شمار مي‌رود كه خزائن گرانباري از متون دوره‌ي اسلامي و معارف قرآني را در خود جمع دارد و پلي بين تركي خاقاني و تركي چاغاتايي كه منشأ تركي اوزبكي است، به شمار مي‌رود.

از اين اثر، تا كنون چهار نسخه‌ي خطي باز شناخته شده است. دو نسخه در موزه‌ي بريتانيا و دو نسخه در استانبول كه يكي از آن‌ها با الفباي تركي اويغوري و سه نسخه‌ي ديگر با الفباي تركي قرآني استنساخ شده است.

از اين اثر چاپ‌هاي تورخان گنجه‌اي در ايتاليا، شچرباك در مسكو و عثمان سرت قايا در استانبول را در دست داريم. در ايران نيز در شماره‌ي 73 از مجله‌ي وارليق، چاپي از بخشي از آن به فرجام رسيده است.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - داستان احمد حرامی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

يكي از آثار ادبي تركي قرن هفتم هجري كه تصادفا به دست همروزگاران ما رسيده است، داستان احمد حرامي است كه نخستين مثنوي بازمانده در بحر هزج از بحور عروضي نيز به شمار مي‌رود.

نسخه‌ي بازمانده‌ي اين اثر كه نخستين بار در سال 1928 توسط طلعت اوناي با مقدمه‌ و شرح لغات چاپ شده، از آغاز و انجام افتاده داشته است. هم از اين روي، نام سراينده‌ي آن تا كنون براي پژوهندگان آشكار نشده است.

بنا به قرائن، اين مثنوي به ظن قريب به يقين در تبريز و يا اطراف تبريز به نظم درآمده است. مضمون اثر، مبارزه ميان احمد حرامي به عنوان نماينده‌ي نيروهاي شيطاني و گلندام، نماد خيرخواهي و قواي الهي را تشكيل مي‌دهد كه به چيرگي گلندام مي‌انجامد. نفرت از ظلم و بي‌عدالتي و مهر و محبت به دادگران و انسان‌دوستان در سر تا سر اثر در تموّج است.

مثنوي در 816 بيت به فرجام رسيده است. حوادث داستان در 6 مجلس بيان مي‌شود. اين مثنوي ظاهرا نخستين اثري است كه به شيوه‌ي مجلس سرايي به دست ما رسيده است. احتمالا هر مجلس در يك ماه از سال تعريف مي‌شده است. اين است كه بسياري از كتب مجالس براي شش ماه از سال در شش مجلس به نظم در مي‌آمده است. ابيات سرآغاز مجالس دوم تا شش در اين مثنوي چنين است:

ايكينجي مجلسه آغاز ائده‌ليم،

يئنه احمد حراميه گئده‌ليم.

***

گله‌ليم بو أوچونجو مجلسه بيز،

خبريمدن ائشيدين چون خبرسيز.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - یوسف و زلیخا (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

يوسف و زليخا اثر علي خليل اوغلو، از آثار اواخر سده‌ي هفتم، روايت گونه‌اي از قصه‌ي يوسف علي خوارزمي باز گفته در پيش است، كه جا و زمان دقيق تصنيف آن مشخص نيست. از لحاظ زبان و فرم شعري در تاريخ ادبيات تركي از اهميتي والا برخوردار است و ويژگي‌هاي شعري قرن هفتم را داراست. اين اثر مكتوب پر حجم نيز به وزن شمارشي هجايي سروده شده است.

بندهاي زير از آغاز و انجام آن، از نشر مرحوم بانارلي داده مي‌شود.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - سلطان ولد (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

بهاء الدين محمد بن جلال الدين محمد بن بهاء الدين محمد متخلص به ولد و نامبردار به سلطان ولد در سال 623 هـ . از گوهر خاتون دختر شرف الدين سمرقندي، درويشي از تركان خوارزم، منكوحه‌ي جلال الدين مولوي به دنيا آمد و به نام جد خود ناميده شد و در سال 712 در سن 90 سالگي درگذشت. افلاكي درباره‌ي او گويد:

«حضرت ولد بعد از نقل والد خود،‌ سال‌هاي بسيار به صفاي تمام عمر مي‌راند و سه مجلّد مثنويات و يك جلد ديوان تركي انشاء فرموده، از معارف و حقايق و غرايب اسرار، عالم را پر كرد و . . .»1

همچنانكه از قول افلاكي در مي‌يابيم، وي آثار شيوايي به نظم و نثر داشته است. اما بايد گفت آنچه اكنون از او به دست ما رسيده است، جزو شاهكارهاي ادبيات اسلامي در قرن هفتم به شمار مي‌رود.

سلطان ولد در قونيه و شام تحصيل كرده است و مسلط به علوم عصر خود بوده است. ديوان سلطان ولد شامل غزليات و سه مثنوي ابتدا نامه، رباب نامه و انتها نامه است.

متون برگزيده‌ي ديوان او را كه در اينجا مي‌آوريم، با مقابله‌ي سه چاپ مشهور سعادت چغتاي2 (س)، فاخر ايز3 (ف) و ابراهيم تاتارلي4 (ت) و با يكدست كردن املاي كلمات آماده ساخته‌ايم و براي نخستين بار در ايران منتشر مي‌سازيم.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - خواجه دهّانی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

خواجه دهّاني، منوچهري دامغاني را در ادب فارسي، به ياد مي‌آورد. به خلاف شياد حمزه كه آفرينش شعري او سر تا سر ملهم از معارف ديني بود، وي بيشتر به تصوير زيبايي‌هاي انسان و طبيعت دست مي‌زند.

خواجه دهاني مانند جلال الدين مولوي رومي، در اواخر قرن هفتم از خراسان به آسياي صغير كوچ كرده، در قونيه زيسته و به هر دو زبان تركي و فارسي شعر سروده است. وي از نزديكان علاء الدين سوم سلجوقي بوده است.

خواجه دهاني شايد نخستين كسي است كه در ادبيات تركي از گل و بلبل و مي و معشوق و مضامين عشقي به گستردگي سخن گفته است. وي از سوي علاء الدين سلجوقي نيز مأمور سرودن شاهنامه‌اي به فارسي شده است.

پيرامون خلاقيت ادبي خواجه دهاني، اديب اهل تركيه فخري ماهر قوجاتورك تحليلي دارد كه ذكر آن را در اين مجموعه بي‌جا نمي‌دانم:

«شعر دهاني طلايه‌دار شعر ديواني قرن هفتم و هشتم هجرت است. مضامين و عبارات كليشه‌اي عجمي (= فارسي) را به نحوي گسترده وارد ادبيات كلاسيك تركي كرده است. با او وسايط بديعي و زمينه‌هاي تلميحي شعر كلاسيك آغاز مي‌شود. استعاره‌ها و كلمه‌هايي با معاني خاص (نظير گل: معشوق، بلبل: عاشق، نرگس: چشم، اينجي: دندان، لعل: لب، غنچه: دهان) تشبيهاتي سنتي (مرواريد: اشك چشم، شمع سوزان: انسان اشكريز، بنفشه: انسان گردن خم كرده) و نام قهرمانان داستان‌ها كه نمونه‌هايي براي تلميح و تشبيه‌هاي گونه‌گون‌اند - بنا به آگاهي امروزين ما- براي نخستين بار به صورت گسترده درآثار او به كار رفته است. بدينگونه بايد گفت كه وي از نخستين شاعران تصوير گر در ادبيات تركي آذربايجان و شرق آناطولي به شمار مي‌رفته است. در زمان خود در ميان روشن انديشاني كه تحت تأثير فرهنگ تركي ايراني بودند، احترام و آوازه‌اي بلند داشت.»1

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - اشعار ترکی جلال الدین محمد مولوی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

مولانا جلال الدين محمد بن بهاء الدين محمد بن حسين الخطيبي معروف به مولوي يا ملاي روم فرزند سلطان العلما بهاءالدين بود كه از مادر خوارزمشاهي در بلخ در سال 604 هـ . چشم به جهان گشوده است و در اوان كودكي همراه پدرش به آسياي صغير رفته، در شهر قونيه در محيط سلجوقي زيسته است و همانجا در سال 672 هـ . فوت كرده است.

متأسفانه آنچه از مولوي بلخي به زبان مادري او به روزگاران به ما رسيده است، اندك است.

بازشناختن ابعاد شخصيت والاي اين اعجوبه‌ي قرن هفتم هجرت، جز با تحليل آثار تركي و فارسي وي به طور توأمان، امكان‌ناپذير خواهد بود. و اين كاري است فرا راه دانشجويان امروز و اساتيد آينده‌ي ادب پربار اين مرز و بوم اسلامي كه با انجام آن بتوانند تحليلي بهنجار از تاريخ ادبيات اسلامي ايران به دست دهند.

مولوي رومي از نخستين شاعران تركي‌گوي آسياي صغير در اوان فراگيري اسلام در آن سرزمين نيز به شمار مي‌رود. مرحوم نهاد سامي بانارلي تأكيد مي‌كند كه:

«جلال الدين رومي نخستين كسي است كه در آسياي صغير از او ديوان تركي بر جاي مانده است».1

در عصر او عنصر مسلمان در آسياي صغير كه همراه سلجوقيان به آن ديار رفته بودند و عموما ايراني و تركي زبان و تركي‌دان بودند، فزوني مي‌گرفت و اين فزوني، شاعران اين ديار را مجبور به توجه به شعر تركي مي‌كرد و خود مهاجران نيز - همچون مولوي- خود شاعر و سخنگو و اهل بيان و قلم بودند.

اشعار تركي مولانا يكبار توسط شرف الدين سالت قايا در سال 1313 ش. و بار دوم بوسيله‌ي مجدود منصور اوغلو در سال 1332 ش. در استانبول منتشر شد. در تهران برخي از ملمّعات تركي او را مرحوم فروزانفر در ديوان كبير وارد كرده است. در سال 1369، نگارنده توانستم اشعار تركي بازمانده از مولوي را تحت عنوان «سيري در اشعار تركي مكتب مولويه» در تهران انتشار دهم.2

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - شیاد حمزه (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

لفظ شياد در ميان پيروان طريقت‌هاي مولويه به شاعراني كه مي‌توانستند در ميان جمع، با صداي بلند مثنوي‌ها و منظومه‌هايي انشاد و تغني كنند،‌ اطلاق مي‌شده است.1 شياد حمزه يكي از شاعران عارف سده‌ي هفتم به شمار است كه آگاهي‌هاي چنداني پيرامون زندگي او در دست نيست.2 از او مثنوي بلند يوسف و زليخا، چند قصيده،‌ غزل، دوبيتي و يك مثنوي عارفانه در 79 بيت به دست آمده است كه در بحور عروضي و يا در اوزان هجايي سروده شده‌اند.

شياد حمزه، درويشي بوده است كه سرزمين آذربايجان غربي و شرق تركيه‌ي امروزي را ده به ده مي‌گشته است و در هر آبادي ايامي را سپري مي‌كرده است و براي مردم اشعار و مناقب صوفيانه مي‌خوانده است.

اشعار هجايي شياد حمزه از جهت كاربرد زبان در قالب‌هاي شمارشي و احتواي ارزش‌هاي فني قافيه‌پردازي، بسيار دقيق و صحيح است. واژه‌ها و عبارات عاميانه نيز در كنار تعابير صوفيانه در اين اشعار به كار گرفته شده است.

برخي اشعار عروضي وي نيز به نظر مي‌رسد در استقبال و تضمين آثار خواجه احمد فقيه به نظم در آمده است.

ادامه نوشته

متون نظم ترکی - چرخ نامه - خواجه احمد فقیه (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

خواجه احمد فقيه از نخستين شاعراني است كه به زبان تركي غربي (شاخه‌ي آذري قديم) از او آثاري به دست آمده است. سال تولد و وفات او به جهان علم هنوز شناخته نيست. اين قدر است كه وي پيش سلطان العلما بهاءالدين پدر جلال الدين مولوي رومي در شهر قونيه تلمّذ كرده است و مراتب تصوف را پيموده، براي شاعران صوفي مسلك تركي زبان قرن‌هاي بعد از خود، الگو و نمونه‌ي تبليغ تصوف شده است. از او چرخ‌نامه (در صد بيت) و كتاب اوصاف مساجد الشريفه بر جاي مانده است.

خواجه احمد كه در فقه اسلامي سر آمد زمان بود، در اواخر عمر صوفي آتشين زباني شد كه در عشق و جذبه‌ي پردوام زيست و مريداني بسيار داشت. چرخ‌نامه را به شكل قصيده و در صد بيت براي تبيين و تشريح مباني تصوف به زباني بسيار ساده و همه فهم سروده است. خواجه احمد فقيه را سلطان خواجه فقيه نيز ناميده‌اند.1

روايت است كه اين صوفي پس از آنكه با سلطان العلما بهاء الدين آشنا شد، درس و مدرسه را رها كرد و كتاب‌هاي خود را به آتش كشيد و به كوهستان‌ها پناهنده شد. و پس از سال 628 كه سال وفات پيرش بود، به شهر برگشت و در دروازه‌ي احمد سكني گزيد.

موضوع چرخ‌نامه كه يك اثر اخلاقي و صوفيانه است، مطالبي مانند فاني بودن جهان،‌ محتوم بودن همه چيز به زوال، دهشت روز قيامت، تواضع و كمك به مستمندان است.

ادامه نوشته

گزیده متون نظم ترکی - علی خوارزمی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

قصه‌ي حضرت يوسف كه در قرآن مجيد «احسن القصص» ناميده شده، به زبان فارسي اول بار توسط فردوسي طوسي ناظم شاهنامه به نظم در آمد.1 گرچه پيش از او نيز نامي از برخي سرايندگان قصه‌ي حضرت يوسف برده شده است اما اين نخستين نظم فارسي است كه اكنون در دست ماست.2 پيش از فردوسي و پس از او در همه‌ي تفاسير عربي و تركي و فارسي قرآن، داستان حضرت يوسف و ذكر زليخا محفوظ و مضبوط بود.

نخستين ترجمه‌ي منظوم به جا مانده‌ي تركي اين قصه كه به دست همروزگاران ما رسيده، با استفاده از نص كتاب مبين و تفسيرهاي آن در سال 630 هـ . انجام گرفته است. سراينده، موضوع آن را به طور مستقيم از قرآن و تفاسير اخذ كرده است. شيوه‌ي بيان و شكل شعري آن نيز به اسلوب شعري تركي كهن ايراني نزديك است و يك اثر كاملا اسلامي خاص تاريخ ادبيات ايران محسوب مي‌شود.

سراينده‌ي اين اثر علي نام دارد. پيرامون زندگي و خلاقيت علي خوارزمي، تا كنون آگاهي‌هاي قابل توجهي به دست نيامده است. اينقدر است كه تبار شاعر به يكي از قبايل ديندار و سلحشور و فرهنگ دوست تركان خوارزم مي‌رسيد و وي اثر خود را در قرن هفتم و در خراسان به پايان آورده است.

اثر، اول بار در سال 1218 ش. (1839 م.) در شهر مسلمان‌نشين قازان چاپ سنگي شده است و در سال 1268 ش. (1889 م.) خاورشناس معروف آلماني هوتسمه، بخشي از آن را با مقابله‌ي دو نسخه‌ي خطي موجود در كتابخانه‌هاي برلين و درسدن منتشر كرده است.3 پس از چاپ اثر، بروكلمان پيرامون ويژگي‌هاي صرف و نحو آن مقاله‌اي نوشت.4 در سال 1300 ش. (1921 م.) نيز دانشمند مسلمان تركمن شيخ محسن فاني، بخشي از آن را در انجام ديوان مختومقلي فراغي منتشر ساخت. در سال 1329 ش. (1950 م.) دانشمند تركيه دكتر سعادت جغتاي با مقابله‌ي نسخه‌هاي چاپ قازان و چاپ هوتسمه، در اثر معروف خود نمونه‌هاي لهجه‌هاي تركي5بخشي از آن را با تهيه‌ي متن انتقادي چاپ كرد.

سپس فاخر ايز استاد سابق كرسي ادبيات اسلامي دانشگاه استانبول، در سال 1967 با مقابله‌ي دو نسخه‌ي ديگر آن را در كتاب مشهور خود نظم كهن تركي6منتشر ساخت.

آخرين بار در جمهوري آذربايجان در سال 1360 ش. (1981 م.) خانمي موسوم به زمينه حاجيوا يك قسمت از اثر را با الفباي روسي در جزو انتشارات نسخه‌هاي خطي جمهوري آذربايجان شوروي از روي نسخه‌اي نو يافته چاپ كرد.7 كار ايشان گرچه حادثه‌اي نو در شناخت اين متن بود، اما سخن تازه‌اي به يافته‌هاي قبلي نيافزود. همچنين اين مصحح به سبب عدم آشنايي با متون اسلامي، بسياري از كلمات متن را نيز نادرست قرائت و ضبط كرده است. چنانكه ام راحيل را اومراحيلي خوانده، عاق را هاق8، عليم (از اسماء‌الهي) را علم9 و بلا10را بؤله ضبط كرده است.

مرحوم استاد احمد جعفر اوغلو هنگام بحث از ويژگي‌هاي لساني اين اثر مي‌گويد:

«بسياري از نسخ خطي قصه‌ي يوسف سروده‌ي علي به شيوه‌ي تركي آذري ايراني استنساخ شده است».11

ادامه نوشته

گزیده متون نظم ترکی - دیوان حکمت، خواجه احمد یسوی (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

خواجه احمد يَسَوي در شهر سيرام از شهرهاي تركستان زاده شد و دوران كودكي و جواني خود را در ماوراء النّهر به سر آورد و در شهر بخارا، مركز دانش آن زمان تحصيل كرد و شيخ يوسف همداني (440- 535 هـ .‌) صوفي بزرگ آن عهد او را جانشين و خليفه‌ي خود ساخت.

فرجام روزگار خود را در شهر يسي به سر آورد و موجد طريقتي موسوم به يَسَويه شد كه نقطه‌ي آغاز و منشأ الهام طريقت‌هاي صوفيه‌ي رايج در آذربايجان و نقاط ديگر ايران مانند: ملامتيه، بكتاشيه، بايراميه، بابائيه، حيدريه و شاخه‌هاي گوناگون اهل حق به حساب مي‌آيد.

گويند كه خواجه احمد يسوي در 63 سالگي گور خود را كند و به احترام آنكه پيغمبر گرامي ما نيز در 63 سالگي وفات كردند، به گور خود رفت و خفت (562 هـ .) . در اين باب داستان‌ها و اشعار فراواني كه اغلب آن‌ها نقل از زبان خود خواجه احمد است، ميان مريدان و دراويش اهل حق رايج است. از جمله كلام الهي شناخته شده‌اي كه به تبعيت از اشعار خواجه سروده شده است، و چنين آغاز مي‌شود:

اول قادريم قدرت ايلن نظر قيلدي،
غريب بنده‌ي بو دونيادان گذر قيلدي،

خرم اولوب يئر ياستيغا گيرديم من، هي!
محرم اولوب يئر ياستيغا گيرديم من، هي!

ادامه نوشته

گزیده متون نظم ترکی - عتبة الحقایق اثر ادیب احمد (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

اديب احمد در روستاي يوكناك در جنوب تاشكند، يكي از آبادي‌هاي فراخ نعمت ايران بزرگ در سده‌ي پنجم هجري چشم به جهان گشود. نام پدرش محمود بود. هنگام تولد كور بوده است و پس از يوسف خاص حاجب، درخشانترين چهره‌ي شعر تركي اسلامي به شمار مي‌رود. امير عليشير نوايي در تذكره‌ي معروف تركي خود كه در مقابل نفحات الانس عبدالرحمن جامي تأليف كرده است، درباره‌ي افضل الفضلا اديب احمد بن محمود يوكناكي گويد:

«اديب احمد اصلا ترك بود. در ميان مسلمانان ترك مناقب فراواني درباره‌ي او وجود دارد. از جمله آنكه وي كه كور مادرزاد بوده است، فردي هوشيار و ديندار بود. چشم ظاهر نداشت و به ديده‌ي باطن همه چيز را مي‌ديد. اديب احمد از اولياء‌و ديده‌داران به شمار مي‌رفت . . . حكم و نصايح منظوم او در ميان مسلمانان ترك نامبردار است.»1

اثر منظوم بازمانده از او عتبة الحقايق نام دارد. در اين مجموعه بيست قصيده و غزل و 101 دو بيتي وجود دارد. در نسخي كه به دست همروزگاران ما رسيده است، برخي نام مجموعه را هبة الحقايق نيز خوانده‌اند، كه نخستين بار در سال 1334 هـ . در استانبول از سوي نجيب عاصم در دو جلد چاپ شد.2 جلد دوم اين نشر، چاپ عكسي متن اثر با خط اويغوري و زيرنويس آن با الفباي قرآني را در بر مي‌گيرد. نشر تنقيدي آن، ‌از آن مرحوم رشيد رحمتي آرات است.3

عتبة الحقايق مانند قوتادغوبيليگ در بحر متقارب سروده شده است. مجموعه‌اي ديني و اخلاقي است. شاعر كتاب را با قصيده‌اي در مناجات شروع مي‌كند و تا انجام اثر، به تفسير آيات الهي و احاديث نبوي مي‌پردازد. بدينگونه كه پس از حمديه و نعت، از علم،‌ فضيلت، جوانمردي، تواضع، كرم، حلم و خير سخن مي‌گويد.

كتاب به چند «نوع» تقسيم شده است كه عناوين برخي از آن‌ها بدينگونه است:

النوع الاول في منفعة العلم و مضرة الجهل.

النوع الثّاني من حفظ اللسان و سائر آدابها و رسومها.

النوع الثالث في تقلّب الدّنيا و تغيير احوالها.

النوع الرّابع في بر السّخاوه و مذمّة البخل.

ادامه نوشته

گزیده متون نظم ترکی - قوتادغوبیلیغ اثر یوسف خاص حاجب (دکتر ح. م. صدیق)

قوتادغوبيليگ اثر یوسف خاص حاجب

دکتر حسین محمدزاده صدیق (دوزگون)

نزديك نيم قرن پس از آنكه تركان بلاساغون با ميل و رغبت دين اسلام را پذيرفتند، در همان شهر در سال 412، كودكي چشم به جهان گشود كه او را يوسف ناميدند. او در نوجواني زبان‌هاي تركي، عربي، سغدي و فارسي دري را آموخت. به تحصيل آثار عربي ابن سينا پرداخت. گفته شده است كه پيش وي تلمّذ نيز كرد. در عروض و بلاغت و كلام،‌ سرآمد دوران شد و همچون حجت الحق ابوعلي سينا به مقام‌هاي درباري عصر خود دست يافت.

مثنوي گرانجاي قوتادغوبيليگ را در سال 462 هـ . در پنجاه سالگي در كاشغر به پايان آورد و به خاقان تاوغاج بوغراخان ابوعلي حسن فرزند سليمان ارسلان خان تقديم داشت. خاقان مسلمان ترك، اثر با ارزش فلسفي و اجتماعي او را پسنديد و به آن بها داد و وي را از مقام صدارت تا رتبه‌ي «خاص حاجبي اعلاء» ارتقاء داد. او قبل از سال 495، سال شكست خاقان به دست بوميان غير مسلمان روي در نقاب خاك كشيد.

قوتادغوبيليگ (= علم السّعاده) در 6645 بيت به وزن متقارب مقصور «فعولن،‌فعولن، فعولن، فعول» (110- 110- 110- 10) در شكل مثنوي سروده شده است.

اين مثنوي گرانقدر از نخستين آثار اسلامي به شمار مي‌رود. چهار شخصيت اثر، نمادهاي عدالت، دولت، عقل و قناعت هستند. گون دوغدي، سمبل عدالت، آي دولدي نماد دولت، اؤغدولموش، ممثل عقل و اودغورموش نماينده‌ي قناعت هستند.

ادامه نوشته

گزیده متون نظم ترکی - دیوان لغات الترک (دکتر ح. م. صدیق)

دکتر حسین محمدزاده صدیق (دوزگون)

كتاب «متون نظم تركي» را در سال‌هايي كه در دانشگاه استانبول تحصيل مي‌كردم (1358- 1362) تأليف كردم و سپس در سال 1367 براي تدريس در دوره‌هاي زبان و ادبيات تركي كه از سوي دفاتر آموزش‌هاي فوق برنامه دانشگاه‌ها در سراسر كشور تشكيل مي‌شد، بازپردازي كردم و همراه كتاب «برگزيده متون نظم و نثر تركي»[1] تا سال 1384 در بسياري از دانشگاه‌ها، از جمله دانشگاه‌هاي: تهران، شهيد بهشتي، امام صادق (ع)، علم و صنعت، صنعتي شريف، صنعتي اصفهان، همدان، تبريز، اروميه، واحدهاي مختلف دانشگاه‌ آزاد اسلامي و جز آن تدريس كردم كه در هر يك از آن‌ها به صورت جزوه‌هاي درسي تكثير شده است.

اينك بخش نخست اين كتاب كه از «محمود كاشغري تا غريبي تبريزي» نام دارد، و حاوي برگزيده‌ي متون نظم 19 شاعر دوران غزنويان و سلجوقيان است و براي تدريس در يك نيمسال تحصيلي ترتيب يافته است، با اندك اصلاحات و تغييرات و افزودن منابع و مطالب جديد كه در سال‌هاي اخير چاپ شده است انتشار مي‌يابد. اميد است بتوانم مجلّدات ديگر را هم به تدريج در اختيار علاقه‌مندان قرار دهم.

گزیده متون نظم ترکی به اهتمام دکتر حسین محمدزاده صدیق دوزگون

1. ديوان لغات الترك

محمود كاشغري فرزند حسين بن محمد بن اميرتگين در كاشغر به دنيا آمده است. به گفته‌ي خود، نياي او امير تگين با سامانيان جنگيده و «سرزمين تركان را از چنگ سامانيان رهانيده است». 1 در عهد قره‌خانيان در نيمه‌ي نخست سده‌ي پنجم مي‌زيسته است. در بين سال‌هاي 466 - 461 در عهد حكومت سلجوقيان در عراق، در بغداد ساكن بوده است.

ادامه نوشته