افسانه‌های محلی آذربایجان

مقاله زیر از مقالات جناب استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق است که در سن 22 سالگی در سال 1346 نگاشته‌اند. این مقاله را از کتاب (هفت مقاله پیرامون ادبیات و فولکلور مردم آذربایجان) نشر تکدرخت برگزیدم.

 1-  پیدایش افسانه‌ها و گونه‌های آن‌ها

نمی‌توان برای به‌وجود آمدن آثار فولكلوریك و از آن میان افسانه‌ها و قصه‌ها، تاریخ معینی تعیین كرد. آفرینش آن از دوران حیات ابتدایی بشر و دگرگونی زندگی می‌آغازد و  تا زمان حاضر می‌كشد.‌ یعنی از دوران تحول حیات، دوره‌های گردآوری خوراك، و دوره‌های شكارچی‌گری، گله‌داری و كشاورزی تا عصر رادیو و تلویزیون.‌

طبیعت ملموس برای انسان ابتدایی دوران‌های اولیه، پیوسته منبع الهام و سرچشمه‌ی تلقینات و كتاب آموزش بوده است.‌ لطف و قهر طبیعت، گردش مرتب شب و روز، ماه و سال و حوادث گوناگون طبیعی همیشه فكر و اندیشه و خیال او را به‌سوی خود کشیده و وادارش ساخته که پدیده‌های طبیعی و دیده‌های خود را تبیین كند و به خلق افسانه‌ها كه در حقیقت توجیهی از حوادث مختلف دنیای اطرافش و معنایی از رویدادهای طبیعت است، بپردازد.‌

بنابراین«پدیده‌ها و عوامل طبیعی» زاینده‌ی قسمتی از افسانه‌های فولكلوریك هستند.‌ به دیگر سخن، علت زایش ابتدایی‌ترین افسانه‌ها، همانا حوادث عالم و رویدادهای طبیعت مملوس بوده است.‌

اما رفته‌رفته كه حیات انسانی دگرگون شد و جامعه‌ها و اجتماعات تشكیل گردید، آفرینش هنری انسان، در مسیر تازه‌ای افتاد و منبع الهام دیگری یافت كه از آن به«عوامل و رخدادهای اجتماعی» تعبیر می‌شود.‌

این قسمت از افسانه‌ها، عظیم‌ترین بخش گنجینه‌ی فولكلور هر سرزمینی را فرا می‌گیرد و مدت‌هاست نظر دانشمندان دنیا را به خود جلب كرده است كه در تدوین تاریخ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و غیره به‌نحو شایسته‌ای از آن‌ها سود جویند. اینان، افسانه‌ها را منابعی غنی و پرارزش در پژوهش‌های جامعه‌شناسی تلقی می‌كنند.‌ زیرا در این نوع افسانه‌ها، به ‌وضوح تمام، فراز و نشیب‌ها و جریان‌های اجتماعی، جنگ‌های گروهی و قبیله‌ای و تمام حوادثی كه در اجتماعات بشری رخ داده، به دست خود مردم تصویر شده است.‌

افسانه‌های مورد بحث این مقاله بیشتر از نوع افسانه‌های دست دوم ‌هستند، یعنی از گروه افسانه‌هایی كه سبب زایش و آفرینش آن‌ها حوادث اجتماعی بوده‌اند.‌

ادامه نوشته

سنگلاخ، شاهکار فرهنگنامه‌ی شعری در سده‌های میانه

در زیر متن مصاحبه با دکتر حسین محمدزاده صدیق (حسین دوزگون) را درباره فرهنگنامه عظیم (سنگلاخ) اثر میرزا مهدی خان استرآبادی میخوانید

شاهکار فرهنگنامه‌ی شعری در سده‌های میانه

(مصاحبه درباره‌ی کتاب «سنگلاخ» اثر میرزا مهدی‌خان استرآبادی)

 مصاحبه کننده:دکتر حسن ریاضی (ایلدیریم)

 آقای دکتر صدیق، اخیراً اطلاع یافتیم که شما پس از چاپ ترجمه‌ي فارسی کتاب ديوان لغات ترك، مشغول آماده‌سازی کتاب «سنگلاخ» برای انتشار هستید. از شما می‌خواهیم که درباره‌ي این کتاب و نویسنده‌ی آن، اطلاعاتی در اختیار ما بگذارید.

کتاب سنگلاخ، شاهکار لغت‌نویسی جهان اسلام و فرهنگ‌نامه‌ی شعری سده‌های میانه است. میرزا مهدی‌خان استرآبادی، این کتاب را براساس دوازده جلد اثرِ منظوم و نه جلد ‌اثر منثور از آثار امیر علیشیر نوایی (متوفی در 906 هـ. 1500م.) در شکلی بسیار اعجاب‌آور نگاشته و آن را به سه بخش تقسیم کرده است:

بخش نخست را «مبانی اللغت» نامیده و آن را در یک تَرْصیف و شش مبنا با چندین باب و فصل و رسم و تمهید به پایان آورده است. این بخش، در واقع یک دوره کامل دستور زبان ترکی جغتایی است که با امثله و شواهد متعددی از آثار علیشیر نوایی، لطفی هروی و به صورت مطالعه‌ی تطبیقی با اشعار مولانا حکیم ملامحمد فضولی زینت داده شده است. ترکی جغتایی (cagatay tûrkcesi)، گویشی کلاسیک و ادبی از ترکی و اوزبکی امروز بوده است که حدود یکصد سال است كه از رواج افتاده است و مانند ترکی عثمانی که جای خود را به ترکی نوین در ترکیه داده، ترکی اوزبکی نیز، اکنون ادامه‌ی منطقی ترکی جغتایی به شمار می‌رود. با توجه به این‌که گویش‌وران این شیوه‌ی کهن ترکی آسیای میانه، اکنون در جهان باقی نمانده‌اند، آوانویسی تک‌واژ‌ها و لغات آن، بسیار دشوار و گاه محال می‌نماید. شاید هم، از همین روی است که تاکنون متن کامل سنگلاخ چاپ نشده است. كالوزن چندین سال پیش، تنها یکی از نسخه‌های خطی آن را به صورت فاکسیمیله و تکثیر فتوکپی مانند، چاپ کرد.

اما مقدمه‌ی بسیار مفیدی در شناخت ریشه‌های لغات، بر آن نوشت. ژانوس اکمن (Sanos Eckmann) از سال 1950 به این سوی، نزدیک بیست مقاله درباره‌ی ترکی جغتایی و با تکیه بر متن سنگلاخ در شماره‌های 10 الی 15 از مجله‌ی (Turk Dili ue Edebiyyati) که از سوی دانشگاه استانبول انتشار می‌یافت، چاپ کرد. خلاصه‌ي دستور زبان ترکی جغتایی را نیز، تدوین کرد.

ادامه نوشته

معرفی کتاب جشن نامه دکتر حسین محمدزاده صدیق

کتاب جشن‌نامه دکتر صدیق که حاوی مقالات و اشعار علاقه‌مندان و دوستداران استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق می‌باشد و توسط آقایان سید احسان شکرخدایی و صدیار وظیفه گردآوری شده است در سایت «دوستداران دکتر صدیق» به آدرس زیر قابل دانلود است. مقدمه آقای سید احسان شکرخدایی و صدیار وظیفه بر این کتاب را در ادامه‌ می‌آوریم:

جشن نامه دکتر حسین محمدزاده صدیق دوزگون

http://www.duzgun.ir/book-download/download.php

 در تاریخ 25 مردادماه 1387 مراسم نكوداشتی به پاس چهل و پنج سال فعالیت علمی استاد دكتر حسین محمدزاده صدیق در فرهنگسرای بهمن تهران برگزار گردید. زمانی كه دوستداران دكتر صدیق خواستند در هوای یار خود محفلی بسازند، چند نفر اهل هوا تلاش كردند بر اساس امیال نفسانی و اغراض ظلمانی، مانع برگزاری این نكوداشت شوند، لاكن فیض روح‌القدس باز مدد فرمود و دعای گوشه‌نشینان بلاگردان شد.

در این مراسم که در ساعت 30/18 آغاز گردید، پس از تلاوت آیاتی از قرآن مجید و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، دو مجری برنامه یعنی آقای اکبر صالحی – شاعر خوش قریحه- و خانم ملیحه بصیر –گوینده‌ی خوش ذوق- در جایگاه خود قرار گرفتند و ضمن خوش آمد گویی به میهمانان، کلام خود را با اشعاری در مدح استاد آغاز کردند. این دو مجری توانمند در طی سه ساعت کل برنامه، به صورت دوخوانی سخنان برگزیده‌ از کتاب‌های استاد و اشعار ایشان را و همچنین سخنان دیگران در وصف استاد را به طور متناوب در لابه لای برنامه می‌خواندند.  

ادامه نوشته

پیرامون حماسه‌های دده‌قورقود

 مقاله زیر توسط جناب دکتر حسین محمدزاده صدیق در سال ۱۳۴۶ نوشته اند. لازم به ذکر است که در دوران رژیم خودفروخته شاه، نوشتن به زبان ترکی ممنوع بود و دکترصدیق این مقاله را به فارسی نوشته اند تا بتوانند در حفظ میراث مکتوب ترکان قدم بردارند. این مقاله را از کتاب پنج مقاله پیرامون فولکلور و ادبیات آذربایجان انتخاب کردم.

1- پیدایش گویش آذری

روند پیدایی گویش آذری، در سده‌ی چهارم و پنجم به فرجام رسید.‌ در این دوره‌، مرزهای اراضی تحت سكونت آذریان معین شده‌، نشانه‌های كلی فرهنگ این مردم پدیدار گشته بود.‌

در آن عهد‌، در آذربایجان ادبیات در دو شاخه تكامل می‌یافت:‌ نخست آفرینش شفاهی مردم و دیگر شعر رسمی بود.‌ در میان اهالی شهری آثار شاعران حرفه‌ای - نظیر: قطران تبریزی‌، خاقانی شیروانی و نظامی گنجوی- شهرت داشت و در میان كوچ‌نشینان نیز -  كه هنوز اسكان نیافته بودند و گه‌گاه به شهرها سرازیر می‌شدند - خلاقیت اوزان‌[1] (= عاشیق) ها جاری بود.‌ داستان‌های حماسی ‌‌‌دده‌قور‌‌قود - ‌كهن‌ترین اثر مكتوب آذری‌ - در این دوران خلق شد.‌

در این زمان‌، روستاییان خانه‌به‌دوش‌،  به‌خلاف روستاییان اسكان یافته‌،  زندگی عشایری داشتند و دامپروری می‌كردند.‌ زندگی آنان با فرهنگ نوپای شهری بیگانه بود.‌ حتی بسیاری از قبایل، دین اسلام را نپذیرفته بودند و یا آن كه آگاهی‌های بسیار سطحی از آن داشتند.‌ گاهی نیز از اطاعت حكومت مركزی سرباز می‌زدند و زیر نفوذ ریش‌سفیدان قبیله‌ها زیست می‌كردند‌، در اطراف قهرمانان طوایف گرد می‌آمدند و اسلحه به دست از دام‌ها و چراگاه‌ها نگهبانی می‌كردند.‌ این قبایل مسكن و مأوای دایمی نداشتند.‌ در ییلاق و قشلاق، در آلاچیق‌ها زندگی می‌كردند.‌

اوزان‌ها، در میان افراد قبیله از احترامی خاص برخوردار بودند.‌ این خنیا‌گران‌،  قوپوز بر دست،  ایل به ایل و اوبه به اوبه می‌گشتند و نام سرفرازان قبایل را در سروده‌های خود جاودانه می‌كردند.‌ منظومه‌ می‌سرودند‌، داستان می‌گفتند و در عین حال به مثابه‌ی‌ ریش‌سفید و دانای قوم‌،  مردم را در حل دشواری‌های زندگی یاری می‌كردند.‌ اوزان‌ها نیاكان عاشیق‌های كنونی بودند و نامبردارترین و ماهرترین آنان «‌دده» نامیده می‌شدند.‌ حماسه‌های نامبرداردده‌قور‌‌قود نیز از آثار خلّاقه‌ی این اوزان‌هاست.‌

دستنویس موجود حماسه‌های دده‌قور‌‌قود یادگار سده‌ی چهارم و پنجم هجری و كهن‌ترین اثر مكتوب به لهجه‌ی تركی است؛ و‌ از زندگی و سنن قوم باستانی اوغوز‌.-  پیش از آن كه به آذربایجان بیایند و در مناطق سرسبز این دیار اقامت كنند‌- سخن‌ها می‌گوید.‌    این اثر در سده‌ی پنجم هجری از سوی شخصی ناشناخته، در مجموعه‌ای به نام ‌‌كتاب دده‌قور‌‌قود علی لسان طائفه‌ی اوغوزان صورت مكتوب یافته و به‌دست ما رسیده است.‌


[1] Ozan.

ادامه نوشته

معرفی دیوان اشعار ترکی حکیم ملا محمد علی هیدجی

دیوان اشعار ترکی حکیم ملا محمد علی هیدجی

با تصحیح و مقدمه دکتر حسین محمدزاده صدیق- نشر پینار.

دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی

آخوند حکیم ملامحمدهیده‌جی یکی از شاعران اندیشمند و بلندآوازه‌ی منسوب به روحانیت معظم شیعه است که بیشترین آثار منظوم خود را به زبان ترکی آذربایجانی سروده است. وی به آثار حکمی و فلسفی اسلامی تسلطی کامل داشت و جامع‌ترین تعلیق و حواشی را بر منظومه‌ی حاج ملاهادی سبزواری نگاشته است. وی استاد بیشترین استادان فلسفه در قرن گذشته بوده و سال‌ها «منظومه» و «اسفار» تدریس کرده است.

دیوان اشعار ترکی وی که اینک با اندک تحشیه و مقدمه‌ای تقدیم علاقه‌مندان می‌شود دارای انواع شعری زیر است:

14قصیده، 24غزل، 3قطعه، 1مربع 23بندی، 2تخمیس، 1ترجیع‌بند، 3ترکیب‌بند، 12مثنوی، 2مناظره و 1ملمّع.

در همه‌ی مراحل تدوین این مجموعه‌ی گرانجای، ازمیان دانشجویان زنگانی‌ام سرکار خانم منیژه شیرمحمدی پیوسته همراه و یاور من بودند و سرکار خانم شریفه‌ جعفری انتشار نفیس آن را بر عهده گرفتند و هر دو مرا ممنون خود ساختند.

با توجه به این که همه‌ی آفرینش شعری حکیم هیده‌جی صبغه‌ی حکمی و فلسفی دارد، تا آنجا که توانستیم برخی توضیحات و فهارس مختلف بر متن افزودیم تا شاید خوانندگان و شارحان اشعار را مفید افتد. ولی اذغان می‌کنیم که مقدمه و تحشیه‌ی ما، هنوز برای درک معانی عمیق این دیوان کافی نیست. و شاید بتوان این همه را اظهار ادبی متلمذانه در پیشگاه این حکیم شمرد.

 از خدا جوییم توفیق ادب.

دکتر ح.م. صدیق

تهران آبان 1387

در ادامه مطلب بخشی از مقدمه جناب دکتر صدیق را با عنوان

«حکیم‌هیده‌جی و آذربایجان‌فیلسوفلاری»

می آوریم. علاقه مندان میتوانند آن را مطالعه فرمایند.

 

ادامه نوشته

حکیم هیدجی فیلسوفی خودویژه

مصاحبه دوم با دکتر حسین محمدزاده صدیق درباره حکیم ملا محمدعلی هیدجی

این مصاحبه در سال ۸۲ توسط آقای جواد کریمی انجام گرفته است. دکتر صدیق پس از آن دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی را توسط نشر پینار چاپ و روانه بازار کردند.

 

استاد، جناب‌عالی در مجموع، حکیم هیدجی را چگونه شخصیتی می‌دانید؟

حکیم هیدجی فیلسوفی است که دل خود را با توحید پرورش داده و روح خود را با انوار ظهور حق منفرد گردانیده است و در دریای تجلیّات حضرت حق غوّاصی می‌‌کرد و هم از این روست که بی ترس و واهمه با زاهدان ریایی و خودبین به طنز سخن می‌گفت و در سخن جدّ نیز، لطايف عرفانی را با مطالب فلسفی در می‌آمیخت و در سراپرده‌ی محبت با محبوب خود یکی می‌شد.

می‌خواهم بگویم که حکیم هیدجی، فیلسوفی «خود ویژه» است که او را نه مشّایی می‌توان نامید و نه اشراقی-سنّتی بلكه صاحب مکتبی است که در روزگاران اخیر می‌توان گفت که مظلوم افتاده است و شاید هم، گروهی به عمد، حذف و انزوای او را طالب شده‌اند.

شما سطح عملی همایش را چگونه دیدید؟

در سفری که رهبر معظم انقلاب اسلامی، به زنجان داشتند، با قرائت بیتی معروف از حکیم هیدجی، در واقع اشاراتی پر رمز و راز به نکوداشت یاد آن حکیم كردند و من فکر می‌کنم این همایش پاسخ مثبتی به این اشارات بوده است.

مقالاتی که در تحلیل آثار فلسفی، ابعاد خلافیت ادبی حکیم هیدجی و نیز شرح و بیان مبارزات سیاسی او ارایه گردید، در سطح بسیار مناسب یک همایش فلسفی و ادبی بود. مجموعه‌ای که به همین مناسبت از سوی ستاد همایش انتشار یافت حاوی نکات بدیع فراوانی در هیدجی‌پژوهی به شمار می‌رود و اینجانب به ضرس قاطع این همایش را مقدمه‌ی مبارک و تأثیرگذاری برای پژوهش‌های مرتبط آینده می‌دانم. حضور روحانیت معظم منطقه و مسئولان فرهنگی استان در همایش و بویژه راهبری و هدایت همایش از سوی یک روحانی جلیل‌القدر و اندیشمند، خود سبب اصلی تعمیق و ژرفانگری در ارایه کنندگان مقالات و اشعار بود.

ادامه نوشته

حكيم هيدجي صاحب مكتب و تأثيرگذار در حوزه‌ي فلسفه

مصاحبه اول با دکتر حسین محمدزاده صدیق درباره حکیم ملا محمدعلی هیدجی

این مصاحبه در سال ۸۲ توسط خانم زینب ضیایی انجام گرفته است. دکتر صدیق پس از آن دیوان اشعار ترکی حکیم هیدجی را توسط نشر پینار چاپ و روانه بازار کردند.

حكيم هيدجي صاحب مكتب و تأثيرگذار در حوزه‌ي انديشگي فلسفي

و عنصر فعال سياسي اجتماعي اواخر قاجاريه

 

جناب آقای دکتر صدیق، لطفاً نظر خود را درباره‌ی همایش حکیم هیدجی بفرمایید.

به نظر اینجانب، این همایش یکی از همایش‌های کم نظیر در بزرگداشت عالمی بزرگ از سلسله‌ی جلیله و پاک روحانیّت معظم شیعه به شمار می‌رفت. با توجه به فرصت بسیار اندک، تدارک امور جاری همایش و فراخوان مقاله و بررسی آن‌ها که ظاهراً دو ماه بیشتر نبوده است در سطح بسیار بالای علمی برگزار گردید. ستاد برگزاری همایش که در واقع هیأت تحریریه‌ی هفته‌نامه‌ی وزین و معتبر بهار زنجان به شمار می‌رفت، در کمال قدرت و توانایی و با دقت و ظرافت خاصّی توانستند این همایش را برگزار کنند. مقالات ارایه شده در همایش پیرامون بازشناسی جهات مختلف خلاقیّت ادبی و تفکر فلسفی هیدجی بسیار مغتنم بود. امیدوار هستم که ابعاد و جهات دنیای اندیشگی این فیلسوف الهی که توانست با چاشنی‌های اشراقی، حکمت مشاء را در عصر خود با دقت خاص عرفانی تبلیغ کند، به سلسله همایش‌های خاصی در آینده تبدیل بشود و در کنار اندیشه‌های فلسفی، مبارزات سیاسی و آثار سیاسی و اجتماعی ایشان نیز به چاپ برسد، از جمله مجموعه‌ی کشکول که این اثر نیز به غربت فراموشی دچار شده است و رئیس محترم همایش، حجت‌الاسلام آقای دکتر بیگدلی وعده‌ی نشر متن تنقیح شده و تصحيح و ترجمه‌ی این اثر را به قلم خودشان در همایش دادند. به هر صورت اینجانب این همایش را بسیار مثبت ارزیابی کرده و وظیفه‌ی خود می‌دانم که از برگزارکنندگان زحمت‌کش و فهیم و عالم این همایش تقدیر و تشکر نمایم.

ادامه نوشته

ابن سینا پژوهی - مصاحبه با دکتر حسین محمدزاده صدیق

مصاحبه کننده: هفته‌نامه سینا

با توجه با اینکه شما در تاریخ فلسفه‌ي اسلامی تحقیقاتی دارید، نقش ابن سینا را در این مقوله چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ابن سینا علوم را به شیوه‌ی خاص خود به سه گونه‌ی: 1. علوم العالیه، 2. علوم السّافله و 3. علوم الوسطی تقسیم می‌کند که در علوم اوّلی، صورت و ماده را جدای از هم، در دومی صورت و ماده را در ترکیب با هم و در سومی صورت و ماده را در جدایی ذهنی از هم بررسی می‌کند.

این، ویژگی خاص و نوآوری ابن سیناست و گونه‌ی دیگر تقسیم علوم به: 1. حکمت نظری و 2. حکمت عملی، دنباله‌روی از ارسطو به شمار می‌آید که ابن سینا به پیروی از وی، نوآوری خود را در بخش‌بندی نخستین به طبیعیات، ریاضیات و حکمت اوّلی و دومین به سیاست مدن، تدبیر منزل و علم اخلاق، بر زمان خود حاکم می‌کند. و بحث در هر بخش از علوم را نیز با منطق شروع می‌نماید.

ولی اجسام را نامتناهی می‌داند، یعنی بخش‌بندی اجسام را چنین می‌شناسد و از این‌رو، هم با معتزله و هم با اشاعره وجوه اختلاف پیدا کرده است و همین است که می‌گوییم هم با اهل فلسفه و هم با اهل کلام در روزگار خود مباحثات داشته است و به گونه‌ای «خود نوآوری» روی آورد و گرچه بعدها اندیشه‌ورزان بستر فلسفه نظیر سهروردی و ملاعبدالله زنوزی طریق او را نپیمودند، ولی به هر حال به دگرگون‌سازی وی در گستره‌ی اندیشه‌های فلسفی اعتراف کرده‌اند. وی در علم‌النفس و یا دانش روانشناسی نیز نوآور است. یعنی از روان پژوهی عقلی به نوعی روان‌پژوهی تصوفی روی می‌آورد.

 

درباره‌ی زندگی ابن‌سینا چه می‌توان گفت؟

ابن سینا به عنوان یکی از نوابغ جهان بشریت، هم در شاخه‌ی پزشکی و هم در رشد و تکامل اندیشه‌ی فلسفی خدمت کم نظیری به فرهنگ بشری كرده است. شرح احوال وی به قلم خود و شاگردش ابوعبید جوزجانی -  فقیه و فیلسوف ترکستان - نگاشته شده است. متن عربی این زندگی‌نامه‌ی خودنوشته در «عیون‌الانباء» اثر ابن ابی اصیبعه آمده است. در آغاز آن می‌گوید که پدرش از بلخ - ایالت وسیعی از ترکستان شرقی - بود که در زمان نوح بن منصور به دنبال جنگ‌های ترکان با آل سامان به شهر بخارا - مرکز ترکان اوزبک - کوچ کرد و از روستای اوزبک‌نشین افشنه زن اختیار کرد.

ابن‌سینا به گفته‌ی خودش در روستای خُرمِثین در یک خانواده‌ی اصیل اوزبک چشم به جهان گشوده است و در کودکی همراه برادرش محمود - که پنج سال از او کوچکتر بوده است - به بخارا آمده و در همان‌جا به تحصیل قرآن و ادب پرداخته است.

ادامه نوشته

یوز اثره بیر باخیش

اسد الله مردانی (شیراز اوغلو)

دقیقاً به خاطر نمی‌آورم، شاید سال 1364 یا 1365 بود كه با نام دكتر صدیق آشنا شدم. یعنی همان زمان‌هایی كه شوق تركی‌خوانی و تركی‌پژوهی داشت ذهنیاتم را كم- كم متزلزل می‌كرد. تا این‌كه در تابستان سال 1375 جشنواره‌ی فرهنگی- هنری قشقایی در فرهنگ‌سرای بهمن تهران برگزار شد و اولین ملاقات من با ایشان و مرحوم پروفسور محمد تقی زهتابی در آن زمان رخ داد و این ملاقات و پی‌آمد آن باعث دگرگونی و تحول اساسی‌ام شد كه خود حدیث مفصّلی دارد. از آن زمان تا كنون هر سال تقریباً یك بار به زیارت ایشان نایل می‌شوم و كسب فیض می‌نمایم.

در سال 1378 كه كتاب «آتالار سؤزو» (ضرب المثل‌های تركی قشقایی) را برای چاپ آماده كرده بودم، جهت مشورت و مقدمه‌‌نویسی به حضور ایشان شرفیاب شدم. هر صفحه‌ی كتاب را لحظه‌ای بیش نگاه نكرد تا این‌كه دقایقی بعد متوجه شدم كه حدود 50 صفحه را ورق زده و خوانده‌اند. سپس ناگهان شروع به نوشتن مقدمه برای كتاب كردند. در مدت بسیار كوتاهی كه من احساس نمی‌كردم، مقدمه را در دو صفحه‌ی كامل نوشته و تحویلم دادند. از تندخوانی و تندنویسی استاد شگفت زده شدم.

گفتم: - استاد، ببخشید! شما چگونه در عرض نیم ساعت توانستید 50 صفحه از این كتاب را بخوانید و بر آن مقدمه‌ای چنین ارزشمند بنویسید؟

فرمودند: - فراموش نكنید كه من در تندخوانی و تندنویسی مقام اول بوده‌ام.

در آنجا بود كه من به استعداد خارق العاده‌ و بی‌نظیر ایشان پی بردم.

ادامه نوشته

دکتر صدیقین بیر بؤلوم اثرلرینه باخیش

مهندس محمدرضا باغبان کریمی (م. کریمی)

 

آذربایجان کولتور و ادبیاتی، تاریخ بویو بیر محکم زنجیر اولاراق، اونون حلقه‌لرینی تمثیل ائده‌ن زامان ـ زامان یوزلرجه عالیم، مبارز، فیلسوف، ادیب وصنعت‌کارلاری بوتون بشریت عالمینه سونموشدور. آتروپاتلار، بک‌لر، شاه اسماعیل‌لار، کوراوغلولار، نبی‌لر، ستارخانلار و اوختایلار ـ مبارزلر سیراسینی تشکیل ائده‌رک، فلسفه و دوشونجه عالمینده بهمنیارلار، سهروردی‌لر، هیدجی‌لر، زنوزی‌لر؛ ادبیات ساحه‌سینده نظامی‌لر، نسیمی‌لر، فضولی‌لر، صائب‌لر، ساهرلر و شهریارلار، صنعت عالمینده ده هابئله ـ یوزلرجه صنعت‌کارلاریمیز میدانا چیخمیشلار. بو زنجیر سلسله‌سی یوز ایللر بویو داوام ائدیب، چاغداش گونوموزه کیمی قیریلمامیشدیر.

چاغداش کولتوروموز و ادبیاتیمیز ـ مشروطه انقلابیندان اسلامی انقلابا و حتا بو گونه کیمی مختلف دؤنوملری باشدان آشیرمیش؛ بیر زامان ظولمه‌تین حؤکم سوردوگو دؤنومده معجزلر، اعتمادلار بو ظولمتی یارمیشلار، سونرا دموکراتیک ادبیاتیمیز میللی حکومت‌له برابر ارتجانی دالا باشمیش، سیخینتی ـ بوغونتو باشدان حاکیم اولان چاغدا، ادبیاتیمیز دا نوحه و مرثیه ادبیاتی بیر طرفدن و شبچره ادبیاتی او بیری یاندان سس ـ سسه وئرمیش، آنجاق سوسمامیشدیر.

دیکتاتورلوق مؤحکم‌لشدیکجه، صاندیق ادبیاتی گوجلنمیش و شاعیرلریمیز یاراتدیقلارینی صاندیغا ییغمیشلار. آنجاق انقلابین غلبه چالماسیندا، بوتون مبارزه اوجاقلاری، آذربایجان شعر و صنعتی ایله یانیقلی و ایشیقلی اولموشدور. چاغداش ادبیاتیمیز، چئشیدلی ائنیش ـ یوققوشلاری، آلچاق ـ اوجالاری باشدان آشیراراق، بو گون بیر ایشیقلی اولدوز کیمی دونیا ادبیاتی گؤیونره پارلاییر. بو ادبیاتی دیری ساخلایان و گونو ـ گوندن زئنگین‌لشدیره‌ن‌لردن بیری، پروفسور دکتر صدیق جنابلاری اولموش و اللی ایله یاخین، ادبیاتیمیزین، ها بئله خالقیمیزین باشدان کئچیردیگینی تمثیل ائتمیشدیر. صدیق معلمین یاشاییشی خالقیمیزین یاشاییشی ایله سیخ باغلی اولموش، 100 دن آرتیق اثرلرین یاراتماسیلا، خالقیمیزین تاریخینه بیر گوزگو اولموشدور. بو باغلی‌لیق او قده‌ر مؤحکم‌دیر کی اوستاد اثرلرینی آراشدیرما، آذربایجان تاریخینی و خالق دورومونو آراشدیرما کیمی ده‌گه‌رلندیرمک مومکوندور. شاه دؤورونون سیخینتی ـ بوغونتو چاغیندا، خالقیمیز فشار آلتیندادیر. صدیق هاردادیر؟

ادامه نوشته