خلاصه

اینجانب بر اساس کتاب «فرضیه زبان آذری و کسروی» دکتر حسین محمدزاده صدیق مقاله زیر را نوشتم. مقاله‌ای که بیشتر به خاطر روشنگری در برابر دروغها و تلاشهای مذبوحانه شبکه مهران باهارلی برای تلقین بی وطن بودن ترکان، انجام دادم. این شبکه اخیرا مقاله های چندین سال پیش خود را دوباره ارسال میکند و اصرار دارد که اعلام کند در کردستان، لرستان، اصفهان، خراسان، همدان و دیگر شهرها ترکها وجود دارند همچنین در بخشی که آن را آذربایجان مینامد نیز ترکها و دیگر اقوام اعم از گیلکی و تات و غیره نیز وجود دارند و ربط دادن وطن آذربایجان به ترکان آذری، در نظر این شبکه یک عوامفریبی است. به دنبال این القاء و تلاش، در نتیجه سعی دارد ما ترکان آذربایجانی را بی وطن و پراکنده در ایران جلوه دهد و تلاش کند تا این ترکان را با هم متحد کرده و وادار به جدایی طلبی و تشکیل حکومت واحد کند. در حالی که ایران وطن ازلی و ابدی ماست.  لازم دانستم در برابر این دسیسه مقاله‌ای بنگارم. و صراحتاً بگویم:

همان طور که با شنیدن نام کردستان، میدانیم که ساکنان آن کرد هستند و با شنیدن نام لرستان میفهمیم که ساکنان آن لر هستند حتی اگر اقوام دیگر نیز در این استانها ساکن باشند، کردستان مساوی ساکنان کرد این سرزمین است، آذربایجان نیز مساوی ترکان آذربایجانی است.

 سرآغاز

در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم به این طرف نام «آذری» که در طول تاریخ و در کتابهای جغرافیایی و انساب به زبان ترکی اطلاق شده بود از طرف احمد کسروی به بازی گرفته شد. وی ادعا کرد که اولا این کلمه ترکی نیست و ثانیا گویا زبانی بوده است از تبار زبانهای فارسی که پس از آمدن به این منطقه از بین رفته است. در راستای سیاست انکار و امحای هویت و ملت «ترک» در آذربایجان، این نام برای نامیدن یک زبان جعلی به کار گرفته شد و با سیاست انگلیس مقاله احمد کسروی اول در روزنامه تایمز لندن چاپ شده و در دانشگاه‌های انگلستان پذیرفته شد و به او مدال سلطنتی انگلیسی در رشته زبانشناسی هم اعطا شد. در حالی که کسروی الفبای زبانشناسی را هم بلد نبود. پان ایرانیستها و ناسیونالیستهای افراطی فارس از این واقعه خوشحال شدند و تا کنون بیش از یکصد کتاب و جزوه در این زمینه چاپ کرده اند. آنها تنها هدفشان این بود که آذری و آذربایجان را از مجموعه «ترک» جدا کنند و قومی آریایی به حساب آورند از طرف دیگر روسها هم به وجد آمدند و با «آذربایجان» نامیدن ترکان و آذریان سعی کردند آنها را از بدنه ملت ترک جدا سازند.

کسانی که اکنون تلاش میکنند بگویند که آذری و آذربایجان ترکی نیست هدفی جز خدمت به سیاسی بازیهای آریایی و روسی ندارند در این رابطه اینجانب بخشی از تحقیقات دکتر صدیق درباره ریشه شناسی آذری و آذربایجان را در اینجا نقل خواهم کرد.

امیدوارم پس از خواندن عمیق و دقیق مطالب دکتر صدیق به دسیسه ها و حیله های مئهران باهارلی که برای ریشه‌یابی فارسی کلمه و نام آذربایجان تقلا میکند و آن را دو دستی به پان ایرانیستهای مدرن میبخشد بیشتر برملا شود. او با روشهای غیر علمی و حتی ضد علمی و با تحقیر و تخریب  و تهدید میخواهد ما را از میدان به در کند و در نتیجه میدان برای شوونیستها خالی شود وی حتی از وطن بودن آذربایجان برای ترکها واهمه دارد و آن را متشکل از اقوام متعددی میداند و همه را اعم از تات و یهودی و ارمنی و طالش و کرد و غیره آذربایجانی مینامد!