نیم قرن سردرگمی در زبانشناسی ایرانی

گفتگویی کوتاه با دکترح. م. صدیق در زمینه‌ی

بازخوردهای انتشار کتاب فرضیه‌ی زبان آذری و کسروی

اخیراً مشاهده شد که در برخی از سایت‌ها و وبلاگ‌ها، بعضی‌ها تحلیل‌ها و برداشت‌های خاصی از نظرات علمی استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق در کتاب «فرضیه‌ی زبان آذری و کسروی» می‌کنند و از آن جا که کتاب در دسترس جوانان نیست تا خود آن را با دقت علمی بخوانند، جهت رفع شبهات به محضر استاد رسیدیم و این شبهات را به صورت سؤال خدمت ایشان مطرح کردیم. متن سوال و جواب با استاد را در زیر می‌خوانید.

سید احسان شکرخدایی - مسئول سایت دوستداران دکتر صدیق

سوال: استاد! در کتاب شما آیا قوم یا زبانی با نام آذری معرفی شده است؟

جواب: من با مستندات کافی و با تکیه بر داده‌های متون تاریخی جهان اسلام و یافته‌های نوین دیرین کاوی، در این کتاب توانسته‌ام ثابت کنم که در تاریخ، قوم و زبانی با نام «آذری» هیچ گاه وجود نداشته است. ادعای کسروی نیز مبنی بر وجود قوم و زبانی با نام آذری فرضیه‌ای بیش نیست که تا کنون به اثبات نرسیده است. یعنی این فرضیه که گویا قبل از زبان ترکی، در آذربایجان زبانی یا نیم زبان و یا گویشی با نام «آذری» وجود داشته، تبدیل به حکم نشده است و در حد یک فرضیه باقی مانده است و خود کسروی بعدها اعتراف کرد که در طرح این فرضیه اغراض و مقاصد سیاسی داشته است. من نام کتاب را هم «فرضیه‌ی زبان آذری» گذاشته‌ام.

سوال: درباره‌ی نمونه‌هایی که به عنوان متن‌های زبان آذری آورده می‌شود، چه می‌فرمایید؟

تمام نمونه‌های شعر و نثر که کسروی و شرکای او در هفتاد سال اخیر برای زبان موهوم آذری آورده‌اند، منسوب به گویش‌‌های تاتی، تالشی، کردی، هرزنی، گیلکی و غیره است که قلم به دستان غیرتمند و دانشی‌مردان معاصر این اقوام اخیراً خود زبان به اعتراض گشوده‌اند و این نمونه‌ها را به خودشان بازگردانده‌اند. یعنی اکنون دیگر برای این زبان موهوم، کسی نمی‌تواند متن (text) نشان دهد.

ادامه نوشته

جوابیه منتشر نشده دکتر صدیق به مدافعان فرضیه آذری احمد کسروی

دکتر حسین محمدزاده صدیق

- 1 –

احمد كسروی در سال 1317 ش. تئوری «زبان آذری» را مطرح كرد. طبق این تئوری گویا در آذربایجان زبان تركی بعدها رایج شده است و تركان به تدریج آمده، اسكان یافته‌اند و قبل از آن‌ها مردمی زندگی می‌كردند كه زبانشناسان «آذری»‌ بوده و این زبان موهوم در نقطه‌ی وسیعی از شمال غرب كشورمان رایج بوده و در اثر غلبه‌ی تركان آن مردم و زبانشان از بین رفته است. من در این كتاب نشان داده‌ام كه این تئوری در دنیای زبانشناسی اثبات نشده است و چنین زبان هم تا كنون در تاریخ بشریت متولد نشده است و زبان‌هایی كه در آذربایجان امروز رایج است از تركی، كردی، تاتی، گیلكی، طالشی، آسوری، ارمنی و گویش‌های هرزندی، كرینكانی و غیره و غیره همگی هزاران سال است كه در این منطقه بوده‌اند و دارای تاریخ ادبیات و فولكلور و پیشینه و نیز صرف و نحو مدوّن دارند و در گویش‌شناسی ایرانی قابل اعتنا و بررسی هستند. اما زبان فرضی كه كسروی ادعا كرده است كه در منطقه‌ای به وسعت آذربایجان رواج داشته، هیچ چیزش تا كنون معلوم نشده است، حتی یك نسخه‌ی خطی به این زبان یافت نشده است و امثله و شواهدی كه كسروی و پیروان او برای اثبات این تئوری پیش كشیده‌اند، به نیم زبان‌ها و گویش‌هایی مانند گیلكی، طالشی و تاتی منسوب‌اند و این تئوری در رژیم شاهنشاهی به جهت مقابله با حوادث سیاسی در آذربایجان و مآلاً بلحاظ سركوب زبان تركی جعل و تبلیغ شد. حاصل كلام آن كه این فرضیه تبدیل به حكم نشده است.

 - 2 –

من با این فرضیه در اوایل دهه‌ی چهل كه دانشجوی مقطع لیسانس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تبریز بودم، آشنا شدم. یكی از پیروان كسروی كه درس «درآمد بر زبانشناسی عمومی» به ما تدریس می‌كرد، در كلاس با سیاسی‌بازی‌های خاصی به تبلیغ این تئوری می‌پرداخت. استاد دیگری كه شیفته‌ی زرتشتی‌بازی بود و از تهران با هواپیما به تبریز می‌آمد و به ما درس «پارسی باستان» را تدریس می‌كرد، بی آن كه حتی یك كلمه‌ی تركی بداند، به تحقیر و توهین به زبان تركی می‌پرداخت و به ما می‌گفت كه شما آذری هستید. ترك نیستید. یك روز من در كلاس گفتم كه:«بهتر است یك درس دو واحدی برای زبان آذری بگذارند و این زبان را به ما یاد بدهند و ادبیات آن را تدریس كنند و به ما یاد بدهند تا به اصل خود بازگردیم.» همین حرف من . . .

ادامه نوشته