نسیمی دن بیر غزل

ترک ائیله‌مز جان عشقینی، گر مین کز آنی یاخاسان،

هجرینده لاییق گؤرمه کیم، هر دم بو جانی یاخاسان.

ای ایسته‌ین دیدارینی موسا کیمی معشوقه‌نین،

واجیب بودور عشقینده کیم جان و جهانی  یاخاسان.

آخر زمانین فیتنه‌سی! بُرقع جمالیندان گؤتۆر،

تا عشقه اۆزه‌رلیک کیمی، پیر و جوانی یاخاسان.

ای عشقه منکر مدّعی! گیر عاشیقین توحیدینه،

تا سربه سر ایچینده‌کی شرک و گۆمانی یاخاسان.

ادامه نوشته

ترجمه و اقتباس از غزل سید عماد الدین نسیمی

غزلی از سید احسان شکرخدایی 

در اقتباس و ترجمه‌ی غزلی از عارف وارسته سید عماد الدین نسیمی:

ترک ائیلمز جان عشقینی، گر مین کز آنی یاخاسان،

هجرینده لایق گؤرمه کیم، هر دم بو جانی یاخاسان.

بیرون نمی‌آید ز جان، عشق ار بر آن آتش زنی،

لایق مبین کز هجر خود، هر دم به جان آتش زنی.

ای آن که در راه طلب، موسی صفت جویان شدی!

در راه او باید که بر، جان و جهان آتش زنی.

ای فتنه‌ی آخر زمان! برقع ز رویت برفکن،

کز حسن خود در خرمن پیر و جوان آتش زنی.

توحید عاشق را ببین ای مدعی!ای بی‌خبر!

تا بر حجاب و پرده‌ی شرک و گمان آتش زنی.

ادامه نوشته

معرفی رند و زاهد ملا محمد فضولی

فضولی، ملا محمد. تصحیح و مقدمه: دکتر حسین محمدزاده صدیق، تهران، تکدرخت، 1389.

1 ـ  نام كتاب

كاتب چلبی این كتاب را رند و زاهد می‌نامد.[1] آن را گاهی رساله‌ی رند و زاهد ومحاوره‌ی رند و زاهد نیز نامیده‌اند.

2 ـ  معرفی اثر

رند و زاهد نشانگر تسلّط كم‌نظیر فضولی به تحلیل و تقریب دقایق فلسفی و كلامی و نیز، مهارت وی در سخن‌آرایی و زیبایی‌شناسی لفظی است.

اثر با تحمیدیّه آغاز می‌شود. نخست، مقدّمه‌ای در معرّفی زاهد به عنوان پدر، و رند به عنوان پسر می‌آورد. و سپس، به محاورات آن‌ها می‌پردازد. شیوه‌ی محاوره چنین است كه معمولاً زاهد به سخن آغاز می‌كند و رند به او پاسخ می‌دهد و با دلائلی سخته به رد آراء‌ زاهد می‌پردازد. و سرانجام، او را مجاب می‌سازد و مدلّل می‌دارد كه بی‌جهت به مجادله پرداخته‌اند و:

هرگاه كه اعتبار نیكی و بدی،

خیزد ز میان، مسجد و میخانه یكی است.

ادامه نوشته

درباره صفی الدین اورموی

شیخ صفی الدین اورموی

نقل از کتاب پیشگامان تاریخ و فرهنگ آذربایجان، امیر چهره گشا، نشر تکدرخت، ۱۳۹۱.

در ذكر تاريخ پيدايش موسيقي مي توان گفت : بشر با درك زيبايي از طبيعت الهام گرفت و با تقليد اشكال و آهنگهاي طبيعي و انعكاس اين آثار ، هنر را كه يكي از عوامل مهم ابراز احساسات و بيان زيبايي است به و جود آورد و آن را به صورتهاي گوناگون منعكس نمود. غم و شادي و عواطف و احساسات انساني مفاهيم واحدي هستند ، اختلاف در طرز بيان و توصيف آنها است.

 از زمانيكه بشر توانست انفعالات دروني خود را به وسيله صدا نمايش دهد و وزن را از صداهاي منظم و مختلف طبيعت به دست آورد ، موسيقي را به وجود آورد ، زيرا جهان پر از اصوات است و عالم خلقت بر توازن و انتظام استوار است.لئوپلددوفن (Leopold Dauphinn ) در كتاب خود انتولوژي كوچك كه براي معلمين موسيقي نگاشته است درباره ي پيشينه ي موسيقي مي گويد:

 « ريشه موسيقي به عهد كهن ارتباط دارد . موسيقي صوتي با سخن به وجود آمده است. در واقع همان روزي كه انسان توانست براي نخستين بار خوشيها و رنجهاي خود را با صدا نمايش دهد مبدأ موسيقي به شمار است. »[1] با اين مقدمة كوتاه در مورد تاريخچة پيدايش موسيقي در دنيا ، اگر بخواهيم

ادامه نوشته

بنگ و باده مثنویسی‌نین متنی

ضمن عرض پوزش، ادامه مطلب دارای اشکال بود که برطرف شد.

مقدمه، تصحیح و تحشیه: دکتر ح. م. صدیق

حکیم ملا محمد فضولی

بسم الله الرحمن الرحیم

 بحر خفیف مسدس مخبون اصلم

فعلاتن، مفاعلن، فع‌لن

. . ـ ـ   . ـ . ـ   ـ ـ

1         ای وئره‌ن بزم کائناته نسق!

بوراخان جام عشقه نشئه‌ی حق.

عشق مِیخانه‌سین قېلان معمور،

سونان آندان جهانا جامِ غرور.[1]

کیم، ائدیب اۏل غرور[2] جامېنې نوش،

اهلِ نطق اۏلا واله و مدهوش.

ادامه نوشته

بنگ و باده ملا محمد فضولی

 ضمن عرض پوزش، ادامه مطلب دارای اشکال بود که برطرف شد.

«بنگ و باده» یک مثنوی تمثیلی در 400 بیت در وزن فعلاتن مفاعلن فع‌لن است که از سوی حکیم ملامحمد فضولی سروده شده و به شاه اسماعیل صفوی اهدا گردیده است.

در تهیه‌ی متن انتقادی این مثنوی، دو نسخه‌ی خطی نفیس از کتابخانه‌ی شهید مطهری به دست آوردیم و آن دو را با دو چاپ معروف به چاپ تصویر افکار(1286هـ.) و چاپ تبریز (1247هـ.) رو در رو نهادیم که شرح آن را در مقدمه‌ی ترکی باز گفته‌ایم.

«بنگ و باده» مانند «موش و گربه»ی عبید زاکانی از آثار تمثیلی و طنزی بسیار معروف به حساب می‌آید که مورد استقبال بسیاری از شاعران دوره‌های صفویه و قاجار شده است و بارها در کلیات فضولی و یا مستقلا چاپ شده است.

ما، در چاپ حاضر علاوه بر دادن نسخه‌بدل‌ها لغات مشکل و عبارات عربی را معنی کردیم و فهرست‌های لازم را نیز بر متن افزودیم.

دکتر حسین محمدزاده صدیق

تهران ـ 1388

ادامه نوشته