منبع: ضروب امثال ترکیه، مقدمه و تصحیح: دکتر ح. م. صدیق، تهران،‌ نشر تکدرخت، ۱۳۸۹.

ضرب‌المثل و تعبیر

ضرب‌المثل‌ها کهن‌ترین گونه‌ی ادبیات شفاهی به شمار می‌روند. در هر ضرب‌المثل استنتاجی عمیق و اندیشه‌ای تعمیم‌یافته موجود است.

در یک ضرب‌المثل، یک نظریه و عصاره‌ای از اندیشه و تجربه گنجانده می‌شود. اما در تمثیل، فقط به حادثه‌ای ملموس اشاره‌ای موجود است. در ضرب‌المثل استنباط و استنتاج وجود دارد اما در تعبیر فقط اشاره‌ای به یک واقعه دیده می‌شود. مانند:

ضرب‌المثل

ضررین یاریسیندان قاییتماق قازانجدیر.

ائل آتان داش اوزاغا دۆشر.

مردین سۆفره‌سی آچیق اولار.

آغاج بار وئرسه، باشین آشاغی سالار.

 

تعبیر

آز آشیم، آغریماز باشیم.

وار ائوی، کرم ائوی،/ یوخ ائوی، ورم ائوی.

دیشسیز آغیز، داشسیز ده‌گیرمان.

آدامین یئره باخانی، سویون لام آخانی.

آدام آغزیندان سؤز، قازان آلتیندان کؤز.

 

این تفاوت میان ضرب‌المثل و تعبیر شکلی و صوری است. معمولا این دو گونه‌ی ادبیات شفاهی را می‌توان به هم تبدیل کرد. مثلا با افزودن یک فعل به هر یک از تمثیل‌های فوق، می‌توان آن‌ها را به ضرب‌المثل تبدیل کرد. مانند:

آدام آغزیندان سؤز چیخار، قازان آلتیندان کؤز چیخار.

 

هر تعبیر از دو یا چند کلمه تشکیل می‌شود. هر تعبیر بیرون از مفهوم حقیقی خود، مفاهیم مجازی نیز دارد. تعبیرها نیز مانند ضرب‌المثل‌ها دارای ویژگی‌هایی هستند که آن‌ها را از گونه‌های دیگر زبانی ممتاز می‌کنند. از جمله آن که:

1-  تعبیرها نیز مانند ضرب‌المثل‌ها معمولا به صورت قالبی و کلیشه‌ای درآمده‌اند و نمی‌توان کلمات آن‌ها را جابه‌جا و یا جای‌گزین کرد. مثلا در تعبیر «اؤز الیم، اؤز باشیم»، نمی‌توان به جای «باشیم» لفظ «آیاغیم» آورد و یا تعبیرهای:

ـ اوغرو پیشیک

و

ـ باشی خِیرلی

را نمی‌توان به صورت‌های «اوغرو ایت» و «الی خِیرلی» درآورد. مانند:

آغزی‌نین سویو آخماق.

یئر آلتیندان یاسا گئتمک.

دوه ننه الینه باخماق.

قاشیق ایله دوه دویورماق.

و...

2-  بسیاری از تعبیرها دارای وزن و قافیه‌های داخلی هستند و گاهی قافیه‌های قالبی فاقد معنا هستند و نقش یادآوری کننده و متذکر را ایفا می‌کنند. مانند:

اوما اوما، دؤندۆک موما.

که دارای وزن 8 هجایی است. و یا:

سندن حرکت، حقدن برکت.

که دارای وزن 10 هجایی است. و یا:

سن آقا من آقا، قویونو کیم ساغا.

که دارای وزن 12 هجایی است.

3-  برخی از تعبیرها نیز به صورت گفتگو رایج‌اند. مانند:

ـ دده منی قوردا وئرمه،

ـ قورخما بالا وئرمه‌رم.

4-  برخی از تعبیرها نیز نتیجه‌ی یک حادثه و واقعه‌اند و شأن نزول دارند. مانند:

ـ داعوا یورقان اۆستۆنده ایدی.

ـ یۀ اته‌گیم یۀ.

که شأن نزول هر دو یکی از حکایات منسوب به ملانصرالدین است. و یا تعبیر:

دده‌سنی کور ائله‌مک.

که اشاره به نابینا کردن پدر کوراوغلو توسط شاهان روزگارش دارد.

5-  برخی از تعبیرها نیز به صورت جمله رایج‌اند و این‌جاست که گردآورندگان ضرب‌المثل‌ها اشتباه می‌کنند و تعبیرها را نیز داخل ضرب‌المثل‌ها می‌نمایند. مانند:

گؤزۆن توپراق دویورور.

یئر آلتیندان یاسا گئدیر.

باشی گورا تیتره‌ییر.

آنامین آغ سوتو کیمی حلالین اولسون.

6-  کلماتی که در تعبیرها به کار می‌روند، گاهی معنای حقیقی خود را دارند. مانند:

آللاه منه وئرسین، من ده سنه وئردیم.

آلان راضی، ساتان راضی.

یاخشییا یاخشی، پیسه پیس.

چوخو گئدیب، آزی قالیب.

7-  گاهی نیز کلمات در معانی مجازی به کار می‌روند. مانند:

پیچاق سۆمۆگه دایاندی.

آتا ات، ایته اوت وئردی.

ساچینی سۆپۆرگه ائله‌دی.

گؤیده آختاریرام، یئرده تاپیرام.

 

در زبان ترکی نزدیک ده‌هزار تعبیر وجود دارد که از میان آن‌ها تنها تعبیرهایی را که کلمات در آن‌ها در معانی حقیقی به کار رفته‌اند، می‌توان به زبان دیگر ترجمه کرد.