چهار تیاتر میرزا آقا تبریزی 1 - دکتر حسین محمدزاده صدیق
پیشگفتار
چند سال پیش در اوایل سدهی حاضر شمسی در برلن در «مطبعهی کاویانی» کتابی به نام «مجموعهی مشتمل بر سه قطعه تیاتر منسوب به میرزا ملکم خان ناظمالدوله» چاپ شد. این «سه قطعه تیاتر» ـ که اینک بدون حتی اندک تغییر و دگرگونی از روی همان نسخهی چاپی برلن، دیگر بار چاپ میشود ـ بعدها در اثر مساعی ایران شناسان آذربایجان شوروی ثابت شد که نوشتهی «میرزا آقا تبریزی»ست نه میرزا ملکم خان.
علاوه بر این «سه قطعه تیاتر» چاپ کاویانی با یک قطعه تیاتر دیگر که باز به همت ایران شناسان آذری یافت شده، و نمایشنامهی ناشناختهی دیگری از همین نویسنده به نام «حاج مرشد کیمیاگر» که در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران یافت شد، به این «سه قطعه تیاتر» افزوده گشت. در گفتار حاضر پس از بحث کوتاهی پیرامون نمایشنامه نویسی فارسی و خلاقیت میرزا آقا تبریزی، این نمایشنامهی نو یافته و اثر دیگر او موسوم به "رساله اخلاقیه" را معرفی میکنیم.
تاریخ نمایش در ایران
نمایش و تئاتر در سرتاسر دورانهای تاریخی مشرق زمین مانند همهی ملل اروپایی وجود داشته است. در تاریخ ادبی ایران به آثار نمایشی فراوان بر میخوریم. میتوان گفت که نخستین نمایش ایرانی ضبط شده در کتابها صحنهسازیهای سورنا در دورهی پارت هاست. گذشته از آن، نمایشهای مذهبی، تعزیهیی، پهلوانی، خیمه شب بازی، مراسم نوروز و مهرگان و غیره در تمام دورانهای تاریخی ایران رایج بوده است که البته نمیتوان به هیچ یک از آنها نام «درام» یا «کمدی» داد. مثلا پیش از اسلام، نوعی مکالمهی دو نفری موزون و مقفأ به نام پادواژیک سرود یا پتواژ گفتن در میان پارسیان رایج بود، و بازیگر آن را پتواژگوی میگفتند که معنی لغوی آن «پاسخگو»ست.
در دیوانهای شاعران نیز به نام نمایشهایی مانند کین سیاوش و گریستن مغان که شکل آئینی و مذهبی داشته، برمیخوریم.
از روزگار دیلمیان شبیه خوانی و نمایشهای مذهبی شیعی رایج شد و تعزیه نامهها ـ که «نخستین تراژدیهای نمایشی ایران» توان نام داد ـ به وجود آمدند. در این دورانها به بازیگر طلحک میگفتند. شرح صورت وسیرت طلحکان و مقلدان بزرگ د رمتون فارسی ضبط شده است.
از دیگر اشکال و فرمهای تودهیی نمایشی، مثلا در آذربایجان، نوعی نمایشهای بومی که برخی از آنها اکنون جزو گنجینهی فولکلور شده، بر جای بوده است. مانند مراسم «سایاچی» و «کوسااویونو» که به هنگام پایان زمستان و آغاز بهار و نوزایی طبیعت اجرا میشود. این نمایشهای تودهیی عموماً با پدیدهها و حوادث طبیعی و یا با نهضتها و عوامل اجتماعی وابستگی داشتهاند. در الواح سومری و سنگ نبشتههای درشت «اورخون» و «ینی سئی» نیز به نشانههایی از نمایشهای باستانی کشورمان برمیخوریم. [1]
اما تاریخ تئاتر مکتوب فارسی به سبک اروپایی، همزمان با نشر ترجمههای فارسی نمایشنامههای میرزا فتحعلی آخوندزاده تحت نام تمثیلات آغاز میشود.
تمثیلات میرزا فتحعلی آخوندزاده
«نمایشنامهنویسی فارسی»، به عنوان نوع مستقل ادبی، در نیمهی دوم سدهی نوزده پدیدار شد و تکامل یافت. میرزا فتحعلی آخوندزاده بنیانگذار نمایش در آذربایجان، نقش عظیمی در شکلگیری نمایشنامهنویسی فارسی داشته است. م.ف. آخوند زاده پی برده بود که تئاتر اهمیت تربیتی و تبلیغی بزرگی برای تودههای مردم دارد. چرا که به گفتهی خود وی«تئاتر برای همه، از شاه تا رعیت قابل فهم است». تأثیر آن در شعور، نسبت به دیگر انواع هنری، عیانیتر است. اما، باز به گفتهی خود آخوندزاده بهرهوری از«این نعمت زیبا» را خرافه پرستان ممنوع کرده بودند. البته، چنانکه بباید، برخی از هنرها و نمایشهای دینی- تاریخی که منافع نمایندگان زر و زور را مدافعه میکردند، اجازهی خودنمایی داشتند، آخوندزاده بی آن که اعتنایی به هجومهای خشم انگیز مخالفان بکند، در آثار جاویدان خود، نهاییترین مسایل را با مردم در میان گذاشت، چشم آنان را گشود و سعی کرد آنها را به صحنه بکشاند.
نمایشنامهنویسان ایران، حالا هم مدیون آخوندزاده هستند و از او خیلی چیزها میتوانند آموخت. چرا که حقیقت تلخی که در آثار آخوندزاده هدف قلم طنزآمیزی است، هنوز هم از ایران رخت برنکنده است. همهی بشریت پیشرو، آخوندزاده را میشناسند، آثار او را با شور و شوق میخوانند و دوست میدارند. ادیب و دانشمند ایرانی، مرحوم سعید نفیسی در شب باشکوهی که به مناسبت صد و پنجاهمین سال زایش آخوندزاده برگزار شده بود، طی سخنانی، چنین گفت:
«در حال حاضر، نمیتوان در ایران شخص باسوادی پیدا کرد که آخوندزاده را نشناسد. او شایستهی والاترین ستایش است. او فرزند بزرگ، هوشیار و پیشرو زمان خود بود. من در برابر عظمت نبوغ او، سر تعظیم فرود میآورم».
م ف. آخوند زاده، بزرگ ترین تبلیغ گر نمایشنامهنویسی اصیل در کشورهای شرق نزدیک است. چرا که او به خوبی آگاه بود که تکامل این نوع ادبی، ارزش و تأثیر هنر و ادبیات را در زندگی اجتماعی دو چندان میکند.نمایشنامههای ساده و عوام فهم آخوندزاده، بلافاصله پس از ترجمه، برای خوانندگان ایرانی آشنا و خویش شد. زیرا چشم آنان را برای فهم و درک معایب اجتماعی میگشود. آخوندزاده با جسارت و وقار، توانست اصول منفور خودکامگی و استبداد را به شلاق طنز بگیرد. و برای نخستین بار در مشرق زمین، انسان کارگر و زحمتکش را در مرکز دقت قرار داد و طالع مردم زحمتکش را با واقعنگری نشان داد.
میرزا جعفر قراجه داغی که خود آذربایجانی بود، ترجمهی روان و سلیس و نزدیک به زبان مردم، از آثار آخوندزاده به فارسی کرد و این آثار را به دست خوانندگان ایرانی سپرد.
این نمایشنامهها که در سال1874م. در تهران چاپ شد عبارت از مجموعهیی بود مرکب از مقدمهی قراجهداغی و شش پیس از آخوندزاده:«وزیر خان لنکران»، «خرس دزد افکن»،«مسیو ژوردان و مستعلی شاه»، «ملا ابراهیم خلیل کیمیاگر»، «سرگذشت مردخسیس»، و «داستان وکلای مرافعه در تبریز».
پس از آن، پیهسهای آخوندزاده به بسیاری از زبانهای اروپای غربی برگردانده شد.
پیهسهای آخوندزاده، همراه آثار مولیهر که در دارالفنون تهران به فارسی برگردانده شده بود، نمونههای آموزنده و ارزندهیی برای نمایشنامهنویسی ایرانی به شمار میرفتند.»[2]
نخستین نمایشنامهی فارسی
در موضوع نخستین نمایشنامهی فارسی، تاکنون بحثهای فراوانی رفته است. مرحوم حمید محمدزاده در کتاب «کریم شیرهیی و مسالهی اولین نمونهی دراماتورژی ایرانی» [3] جنتی عطایی در «بنیاد نمایش در ایران»[4] و «تاریخ تئاتر ایران»، رضوانی در«تئاتر و رقص در ایران»[5] و نیز کسانی چون پروفسور وحدت سلطانزاده، پرویز ناتل خانلری، سعید نفیسی، ملکالشعراء بهار، ایرج افشار، بهرام بیضایی، رضازادهی شفق و جز اینها در مقالات و سخنرانیهای خود از این موضوع بحث کردهاند.
نمایشنامههایی که جنتی عطایی به عنوان اولین نمایشنامههای ایرانی تا سال 1300 شمسی میشمارد، چنین است:
1- تئاتر حکومت زمان خان
از: پرنس مکم خان (!)[6]
2- بقال بازی در حضور
از: ؟
3- عروسی جناب میرزا
از: حاج محمد طاهر میرزا
4- حاجی ریایی خان یا تارتوف شرقی
از: احمد محمودی (کمالالوزراه)
5- حکام قدیم ـ حکام جدید
از: مرتضی قلی فکری (مویدالممالک)
6- شیدوش و ناهید
از: ابوالحسن فرونغی
7- عروسی آحسین آقا
از: علی نصر. [7]
و نمونههایی از آنها را به دست میدهد.
درجای دیگر وی «بقال بازی در حضور» را «نخستین و مهمترین اثر آن زمان» میشمارد.[8]
برخی دیگر از محققان، ترجمههای فارسی آثار آخوندزاده را اولین نمایشنامههای فارسی به حساب میآورند. قدر مسلم است تمثیلات، پیش از ترجمه به فارسی نیز در ایران رواج و نفوذ داشت. آخوندزاده نسخههای متعددی از آن به ایران فرستاده بود تا روشنفکران ایران را با «فن شریف دراما یا صنعت تئاتر» آشنا کند. در نسخهیی که به جلالالدین میرزا فرستاده، آرزو میکند که این آثار به فارسی ترجمه شود تا برای صاحبان قلم نمونه و الگو گردد که استعدادهای خود را در این زمینه بیازمایند.
میرزا محمد جعفر قراجهداغی مترجم تمثیلات پس از بحث از اهمیت نوع درام و از ضرورت آن در ادبیات ایران، میگوید که این ترجمه نخستین نمونهی نمایشی به زبان فارسی است.[9]
همین گونه مترجمهای اروپایی نمایشنامههای آخوندزاده نیز هنگام سخن از تاریخ تئاتر در ایران، آثار آخوندزاده را اولین نمایشنامههای ایرانی شمردهاند. مثلاً آلفونس سیر که «وزیر خان لنکران» و «وکلای مرافعه» را به فرانسوی ترجمه کرده، میگوید که با تألیف تمثیلات ، نخستین نمونههای نمایش اروپایی در شرق زمین پیدا آمد و ترجمهی میرزا جعفر قراجه داغی زایش نمایش در ایران بود.[10]
شادروان ملکالشعراء نیز مینویسد: « تئاتر به معنی جامعتر و وسیعتر آن از قفقاز وارد ایران شده است. . . قدیمترین کسی که تئاتر را به ایران آورده، میرزافتعلی آخوندزاده بود که چند پرده تئاتر ترکی نوشت و توسط جلالالدین پسر میرزافتحعلی شاه به ایران فرستاد، و آن تئاترها به فارسی ترجمه و در محافل خصوصی درباری بازی شد.»[11]
اما ادوارد براون در «تاریخ ادبیات ایران» پس ازبحث از ترجمههای فارسی و اروپایی «تمثیلات» از سه نمایشنامه که به ظن او از سوی «میرزا ملکم خان» نوشته شده، به عنوان اولین نمایشنامههای ایرانی صحبت میکند[12]
[1] ـ رجوع کنید به «یادمانهای ترکی باستان» اثر نگارنده، تهران 1379
[2] ـ نقل به اختصار از «مسایل ادبیات نوین ایران»، ترجمهی نگارنده، انتشارات دنیا، تهران، 1354.
[3] ـ مجلهی«اخبار علمی آکادمی علوم آذربایجان» ش: س.»، 1966، ش 1 ص 33.
[4] ـ ابوالقاسم جنتی عطایی، «بنیاد نمایش در ایران»، تهران، 1333.
[5] ـM. Rezvan. Le theatre et Le dance en iran Paris 1962
[6] ـ منظور نویسنده نمایشنامهی «طریقهی حکومت زمان خان بروجردی» از میرزا آقا تبریزی است.
[7] ـ بنیاد نمایش در ایران، پیشین، ص3.
[8] ـ پیام نوین، س 3، ش. 10 ،ص 50.
[9] ـ تمثیلات، تهران، 1291ه، مقدمه.
[10] ـ Alphonse Cillere. Deux Comedies turques de Mirza Fath Ali Akhond - Zade Paris 1888 PP. I – XLVII.
[11] ـ پیام نو، س 1، ش 7،ص 28.
[12] ـ ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمهی رشید یاسمی، ج 4، تهران، 1316، ص 309