منبع: صفریان، سلمان. تحلیل محتوای آثار صمد بهرنگی، تهران، نشر اندیشه نو، ۱۳۹۱.

نگرش توصيفي به آثار صمد بهرنگي

 اكنون به تحليل محتواي آثار صمد بهرنگي مي پردازيم. آثاري كه با امضاهاي مستعار ص- قارانقوش ، چنگيز مرآتي ، بابك ، بهرنگ، آدي باتميش ، داريوش نواب مراغي ، افشين پرويزي ، ص.،آدام، سولماز،و يا با نام واقعي صمد بهرنگي به رشتة تحرير در آمده‌اند.

تحليل محتواي آثار صمد بهرنگي كه غالب و غايت اين پژوهش را تمثيل مي كند، در دو فصل نگرش توصيفي و تحليلي مورد بررسي قرار مي گيرد. در بخش توصيفي همانگونه كه از تيتر آن پيداست كوشش ما بر شناسايي تك تك آثار خصوصا تغييرات ايجاد شده در افسانه ها و بررسي ساختار قصه ها استوار خواهد بود.

كل آثار صمد بهرنگي به سه بخش گردآوري ، ترجمه ،و تاليف قابل تقسيم است. منطور از گردآوري، آثاري است كه صمد بهرنگي با جمع آوري آثار مكتوب و غير مكتوب موجود، آنها را در مجموعه هاي مشخصي چاپ و منتشر ساخته است. و غير از تغييراتي كه در برخي افسانه ها به عمل آورده ، اغلب اين آثار بدور از دخل و تصرف وي گردآوري شده و در حقيقت جزو خلاقيت فردي او به حساب نمي آيد.

همچنين اشاره اي البته كوتاه به ترجمه هاي صمد بهرنگي خواهد شد. اين ترجمه ها از جهت نوع انتخاب وي از ميان صدها و هزارها نمونه موجود حائز اهميت است.

سومين و آخرين بخش آثار صمد بهرنگي را تاليفات وي شامل مي شود اين تاليفات، انشاء و نامه نگاري  ساده ، كند و كاو در مسائل تربيتي ايران ، الفباء ، مقاله ها ، نامه ها و مهمترين بخش اين موارد،يعني  قصه ها را در بر مي گيرد ، كه در اين بخش ده قصه وي مورد توجه قرار خواهد گرفت چرا كه بقيه سيزده قصه ديگر جزو افسانه هاي آذربايجان مي باشد كه در جاي خود از آنها بحث خواهد شد. بر خورد با قصه ها بدين گونه خواهد بود كه ابتدا با ارائه خلاصه اي از هر قصه ، آن قصه از لحاظ روايت شناسي ، شخصيت شناسي و طرح شناسي مورد بررسي  قرار مي گيرد سپس پيام قصه مورد بحث واقع خواهد گرديد.

   

 

گرد آوري ها

پاره پاره

اين مجموعه 208 صفحه اي كه در سال]1342]توسط ]انتشارات ابن سيناي تبريز‍ ] و با نام مستعار ص- قانقوش به چاپ رسيد ، اولين كتابي است كه صمد بهرنگي بدست مخاطبانش رساند و چنانچه در بخش زندگينامه بحث شد عواقب ناخوشايند آن را نيز متحمل گرديد.

او در اين كتاب، اشعاري را از شعراي كلاسيك و معاصر آذربايجان نظيز ملا محمد فضولي ، حكيم لعلي ، ميرزا علي اكبر صابر ، ميرزا علي معجز شبستري ، عباس صحت ، رسول رضا ، صمد وورغون ، واحد ، شهريار و چند شاعر ديگر به زبان تركي و در قالبها و مضامين مختلف گرد آورده است. خصوصاً در اين كتاب شعري از محمد  بي ريا ، وزير فرهنگ حكومت فرقه دموكرات آذربايجان كه در اوايل دهه شصت ددر زندان فوت شد نيز به چشم مي خورد.

در پايان كتاب نيز بندهايي در حدود بيست صفحه از باياتي هاي آذربايجان ( قالبي از اشعار فولكلوريك كه به شكل دو بيتي مي باشد ) علاوه كرده است.

 

تا پماجالار قوشماجالار ( متلها و چيستانها )

صمد بهرنگي اين كتاب 78 صفحهاي را با نام مستعار افشين پرويزي به چاپ رسانده است.كتاب شامل 22 متل از ادبيات شفاهي آذربايجان ، با روايتهاي گوناگون شهرها و مناطق مختلف است. كه ترجمه فارسي تعدادي از آنها آورده شده است. همچنين تعداد 337 چيستان به زبان تركي آذربايجاني همراه با جواب در اين كتاب به چشم مي خورد كه براي جمع آوري آنها بايد وقت قابل ملاحظه اي صرف شده باشد. همچنين وجود نمايه بخش چيستانها در انتهاي كتاب آن هم در آن سالها قابل توجه مي باشد.

 

افسانه هاي آذربايجان

چاپ اول اين كتاب دو جلدي در سال 1354 توسط انتشارات روزبهان و دنيا عملي شده است. كتاب شامل يك مقدمه و سي و نه افسانه آذربايجان مي باشد كه توسط صمد بهرنگي و دوست نزديكش بهروز دهقاني جمع آوري و به فارسي ترجمه شده است. البته دقيقاً معلوم نيست كه كتابت تك تك افسانه ها توسط كداميك از اين دو نويسنده به انجام رسيده است لكن با توجه به اينكه تعدادي از اين افسانه ها در مجموعه قصه هاي صمد بهرنگي نيز آمده است مواردي كه الزاماً به اين نويسنده متعلق مي باشد احراز مي گردد   ( صمد بهرنگي و بهروز دهقاني ، 1357 ).

در اين بخش قصد ما برسي تغييراتي خواهد بود كه صمد بهرنگي در بازسازي بعضي از اين افسانه ها بعمل آورده است. لذا لازم مي بينيم براي تبيين بهتر ، ابتدا چكيده بسيار كوتاهي از افسانه آورده سپس به بازسازي انجام شده بپردازيم. لذا افسانه هايي كه دست نخورده اند ، مورد بررسي قرار نخواهند گرفت.

 

بي نام

الف. چكيده افسانه

اين افسانه كه يكي از قصه هاي شفاهي آذربايجان مي باشد حكايت مردي ساده لوح است كه زني بدكاره وشيّاد دارد. او فريب حيله هاي همسرش را خورده و به خريد لوازم سفارش شده از بازاري دور مي رود و از روي سادگي و حماقت در دامهاي مختلف گرفتار مي شود و هر چه مي خواهد خود را از گرفتاريهاي بوجود آمده برهاند ، اوضاع بدتر مي شود.

ب. بازسازي

صمد بهرنگي در روايت خود سعي مي كند نوعي رنگ ولعاب فلسفي به قصه ببخشد و با تغيير مختصر ساختار آن آغاز و پايان قصه را به هم وصل مي كند تا قابل نتيجه گيري باشد.

از اين روست كه در آخر قصه، ديزي فروشان را به خانه مرد مي فرستد و با اين نمايش مي خواهد القاء كند كه آنها آگاهانه و با سوء استفاده از حماقت وي قصد بهره برداري نامشروع دارند. مؤلف مي خواهد با اعطاء نوعي محوريت به ستمگران و ستمديده و برجستگي ستم مورد نظر ، به استخراج نتايج مورد دلخواه خود از قصه يا در واقع از افسانه بپردازد.

مردي كه با ساده لوحي تمام بازيچه شيّادان واقع مي گردد و هر لقبي را كه به وي داده مي شود ، جزو نام خود پنداشته و آنقدر اسير اين توهم مي شود كه حتي نام واقعي خود را نيز فراموش مي كند. يعني بازيچه اي كه هيچگونه هويتي ندارد ، طبيعتاً به چنين مشكلاتي نيز معروض مي شود.

البته بعضي از قسمتهاي قصه ترخيص هم شده است ، شايد براي تسهيل استنتاج از قصه مطابق قصه مؤلف ؛ كه در درجه اول هدفدار كردن قصه، سپس نتيجه گيري مورد دلخواه خود مي باشد(صمد بهرنگي ، 1378 ).