معرفی قاضی برهان الدین احمد
دکتر ح. م. صدیق
قاضي برهان الدين احمد ، حاكم سيواس و ارزنجان ، از شاعران و دانشمندان نامبردار آذربايجاني در قرن هشتم هجري به شمار است. بنا به نوشتهي عزيز بن اردشير استرآبادي در كتاب بزم و رزم كه در سال 796 هـ . تأليف كرده است، نام اصلي وي احمد بود و در سوم ماه مبارك رمضان سال 745 هجري قمري در قيصريه به دنيا آمده است. پدرش شمس الدين محمد ، قاضي قيصريه بوده است.
او در اوان كودكي مادرش را، كه دختر عبدالله چلبي بوده، از دست داد. بر اساس نوشتهي ابن حجر مورخ عرب، برهان الدين از طايفهي سالور اوغوزان آذربايجان ميباشد. بدين ترتيب شاعر چه از جهت نژاد و زبان و چه از لحاظ روح حاكم بر آثارش، آذربايجاني است.
وي تحصيلات ابتدايي را نزد پدرش آغاز كرد و سپس براي ادامهي تحصيلات خود، به همراه پدرش به شام و مصر رفت. همانجا بود كه زبانهاي عربي و فارسي را ياد گرفت. به گفتهي صاحب بزم و رزم ، وي حاشيه علي شرح مطالع تأليف قطب الدين رازي را در شام پيش همو تلمذ كرد و كليات قانون را پيش سيد محمد نيلي خواند.1 علاقه و استعداد وافر و روحيهي طلبگي خاصي كه برهان الدين از آن برخوردار بود، باعث شد كه روز به روز بر درجات علمي و ادبياش افزوده گردد. پس از وفات پدرش، كه در مصر اتفاق افتاد، برهان الدين مدتي در حلب ماند، سپس به قيصريه بازگشت. غياث الدين محمد حاكم قيصريه او را مورد ملاطفت قرار داد و در سال 765 هجري قمري وي را كه جواني 20 ساله بود به جاي پدرش به عنوان قاضي قيصريه منصوب كرد و دخترش را نيز به همسري وي درآورد. او بعد از اندك زماني به مقام حاكميت قيصريه رسيد و مناطق سيواس و ارزنجان را نيز مطيع خويش ساخت.
او نه به عنوان يك حاكم، بلكه به عنوان خدمتگزاري مسؤول و متعهد و نوعدوست، همواره در اجراي عدالت اسلامي ميكوشيد. شاعر در سال 799 هجري قمري ضمن يك جنگ و درگيري با كفار كشته شد.
قاضي برهان الدين احمد ، آثار متعددي به زبانهاي تركي، عربي و فارسي تأليف و تحرير كرده است، كه تعدادي از آنها به دست ما رسيده است. كتابهاي ترجيح التوضيح و اكسيرالسّعادت في اسرار العبادت را به عربي نوشته است. ليكن علت عمدهي شهرت وي اشعار نغز و زيبايي است كه به زبان تركي سروده و 4 سال قبل از وفاتش در ديواني، خود گردآوري كرده است.
تنها نسخهي خطي اين ديوان در موزهي بريتانيا نگهداري ميشود. بخشي از آن در سال 1922 ميلادي و نسخهي عكسي كامل آن در سال 1943 در استانبول منتشر شده است. اما كاملترين چاپ آن از آن استاد كرسي زبانشناسي تركي آذري پروفسور محرم ارگين است كه در سال 1980 از سوي دانشكدهي ادبيات دانشگاه استانبول با حروف لاتين منتشر شده است. در اين چاپ 1457 شعر، اعم از غزل و رباعي و تويوق با مقدمهاي در شناخت نسخهي نامبرده گرد آمده است. در نشر ديگري كه دكتر علي آلپ ارسلان بيرون داده، 125 شعر زيبا با مقدمهاي ممتع تدوين شده است.
قاضي برهان الدين شاعري توانا و با استعداد است. آثار وي از لحاظ پرداختن به موضوعات اجتماعي و به كارگيري مضامين بكر و بديع و همين طور زبان و سبك ويژه، در تاريخ شعر آذربايجان ممتاز است. او شاعر زمان و عصر حيات خويش بود و با كاوش در افكار و انديشهها و نيز اوضاع و شرايط حاكم، يافتههاي خود را در قالب مصاريعي آتشين ميريخت و چنين بود كه شعر اصيل و سبك خود ويژهاش تولد يافت.
در اشعار برهان الدين مردانگي، شجاعت، جسارت و دليري از جايگاه ويژهاي برخوردار است:
|
أرميدور سرباز و زرباز اولمييان، |
|
آلاجا آورهكلره باز اولمييان. |
به عقيدهي وي، سرنوشت انسان به دست خداست و مقدرات الهي اجتنابناپذير است و انسان را راه گريز و گزير از سرنوشت محتوم نيست. سرنوشتي كه روز ازل به قلم حق تعالي نوشته شده:
|
حق أزلده نه يازميش ايسه بولور، |
|
گؤز نه كي، گؤرهجك ايسه گؤرور. |
حتي در اشعار عاشقانهي وي نيز روح مردانگي، غيرت، متانت و صداقت دميده شده است. وي در هر شرايطي به آرمانهاي مقدس خويش پايبند است. همرنگي و همدردي را لازمهي دوستي و عشق ميداند و معتقد است كه نبايد در شرايط بد و دشوار دوست را تنها گذاشت:
|
يار گرك ياري ايله همرنگ اولا، |
|
گر نشاط و عيش و صلح و جنگ اولا، |
***
|
يار اولدور كي، يارلا همدرد اولا، |
|
ياريندان أوز قايتاران يار سرد
اولا، |
آثار قاضي برهان الدين هم از لحاظ انديشه و تفكر و هم به خاطر فرم خاص و زبان بديع، بر خلاف معيارهاي مقبول و طبيعي شعر در آن زمان است. روزگاري كه مداحي و قصيدهسرايي پر طمطراق درباري رواج داشت، قاضي برهان الدين با درك موقعيت و احساس مسؤوليت، پرچم شعر اجتماعي و مردمي را به دوش ميكشيد تا رسالت انساني- دينياش را به انجام رساند. رگههايي از واقعگرايي در خلاقيت هنري او نمايان است، به طوري كه برشهايي از شعر وي را ميتوان از بهترين و نخستين نمونههاي رئاليسم در ادبيات تركي شمرد.
شاعر گاه تحت تأثير افكار و انديشههاي صوفيه قرار گرفته، از يكي شدن عاشق و معشوق در آتش عشق، سخن ميگويد. اينگونه افكار صوفيانه بيشتر در تويوقهايش منعكس شده است:
|
بلليدير حق قاتيندا كرداريميز، |
|
ائله كيم وار بسمل و مرداريميز، |
نمونههايي را كه از پي ميآيد، از نشر انتقادي دكتر محرم ارگين برگزيدم. نشر آقاي دكتر علي آلپ ارسلان ، استاديار آقاي دكتر ارگين و جانشين فعلي ايشان در كرسي زبانشناسي كهن تركي در دانشكدهي ادبيات دانشگاه استانبول را نيز زير دست داشتهام.
تويوقلار
|
گؤرمهديم سن تك لطيف نازك جوان، سنجيليين دونيادا خوب آز ايميش، بلليدير حق قاتيندا كرداريميز، گولشنده دينله نهدئر بولبول،
بولبول، سن خليل الله خونين يايا دور، دلبرين ايشي عتاب و ناز اولور، جادو گؤزو جانيمي شكار ائدر، |
|
تاپونا اولسون فدا جان و جهان. نغمهني راست آنلاديم، شهناز
ايميش. جمله عالم بو دمين حيرانيدير. ائيلهكيم وار بسمل و مرداريميز. ايرته گئجه ائديجك غلغل، غلغل. عشق اودوندان جان ايله قايا دور. چشم جادو غمزهسي غماز اولو. من قولويام اول اونو انكار ائدر. |
غزللر
|
اولالي حسن نقشي دونيادا فاش، |
|
داهي دعوي قيلانماز اولدو نقاش. |
***
|
گؤزو اوخلادي بيزي قاراقيلا، |
|
مسكين ائتدي گيسوسو قاراقيلا. |
***
|
يا چلب درديميزه چاره قيلا، |
|
يا كؤنول كؤنليگيني پاره قيلا. |
|
پانوشتها:
1. عزيز بن اردشير استرآبادي، بزم و رزم، ص 65.
بسم الله الرحمن الرحیم