http://davarardabil.blogfa.com/

سنگياد‌ها در دشت اورخون از دوران دولت «گؤي تورك» بر جاي مانده است‌. دولت گؤي تورك را تركان هون در سده‌ی‌ ششم ميلادي تشكيل دادند و در فاصله‌ي قرن ششم تا هشتم، در آسيا به عنوان امپراطوري بزرگ تُرك حكومت كردند‌. در نيمه‌ی‌ نخست قرن ششم، «آوارها» بدنه‌ی‌ اصلي تشكيلات اداري و حكومتي حكومت تركان را تشكيل مي‌دادند‌. در تاريخ 552 م‌. «بومين قاغان»، خاندان «گؤي تورك» را جاي‌گزين خاندان «آوارها» ساخت‌. در آن روزگار، مركز حكومت اين دولت، در بخش شرقي استقرار داشت و بخش غربي توسط خاقان‌نشيني تابع بخش شرقي اداره مي‌شده است‌. «ايستمي قاغان» كه خود برادر «بومين قاغان» بود، تا سال 576 م‌. بر بخش غربي حكومت مي‌راند‌.

بومين قاغان، در نخستين سال تشكيل حكومت گؤي تورك چشم از جهان فروبست و به ترتيب سه فرزندش حكومت كردند. نخستين فرزندش در سال 553 م‌. ، ديگري از 554 الي 572 و سومي از 572 تا 581 به فرمانروائي رسيدند‌. در عصر «موغان» دومين فرزند بومين قاغان، دولت گؤي تورك‌ها در شرق با «منچوري» هم مرز بود و در غرب تا قلب فلات ايران فرمانروائي داشت‌.

اين دولت، در اواخر سده‌ی‌ ششم، به لحاظ كشمكش داخلي سران حكومت و فرماندهان، معروض حيل و دسايس حكومت چيني‌ها گرديدند‌. و در سال 630 م‌. دولت چين موفق شد بخش عظيمي از شرق سرزمين‌هاي امپراطوري گؤي توركان را به تسلط درآورد و به تدريج به بخش‌هاي غربي نيز تجاوز كند‌.

در سال 680 م‌. «قوتلوق قاغان» كه بيشتر با نام دوم يعني «ائلداريز قاغان» معروف است، توانست مردم و سرزمين خود را از اسارت دولت چين برهاند و تا سال 691 حكومت كند‌.

پس از او، برادش «قاپغان قاغان» در سال 691 م‌. به حكومت رسيد و شوكت و عظمت دولت گذشته را بازگردانيد‌.

ائلداريز قاغان، دو پسر به اسامي «بيلگه قاغان» و «گول تيگين» داشت‌. هنگام مرگ وي در سال 691 م‌. اين دو برادر 8 و 7 ساله بودند‌. هنگام مرگ قاپغان قاغان در سال 716 م‌. ، فرزندان او به حكومت رسيدند‌. ولي بيلگه قاغان و گول تيگين مانع اين كار شدند و بر عمو زادگان خود چيره گشتند و جانشين باز پسين پدر خود شدند‌.

در اين كار، وزير كاردان پدر و عموي آنان يعني «تان يوقوق»، به ياري‌شان شتافت و بيلگه قاغان و گول تيگين توانستند به كمك وي، دولت گؤي تورك را به عزت و شوكت تاريخي خود برسانند و به اوج عظمت در آن عصر سوق دهند‌.

گول تيگين در سال 731 م‌. ، و بيلگه قاغان در 734 م‌. چشم از جهان فروبستند‌. و در سال 744 م‌. خانداني از تركان ايل اويغور به حكومت گؤي تورك‌ها پايان دادند و در سال 745 م‌. حكومت اويغورها تشكيل گرديد‌.

سه سنگياد‌ معروف «گول تيگين»، «بيلگه قاغان» و «تان يوقوق» محصول دوران حكومت بيلگه قاغان است‌.

نخستين سنگياد را بيلگه قاغان در سال 732 م‌. امر به حك كرده و دومين را فرزندش يك سال پس از فوت او در سال 735 م‌. ساخته است و سومي در فاصله‌ی‌ سال‌هاي 720 تا 725 برپا گشته است كه به سنگياد‌ «تاق يوقوق» معروف است‌.

كشف سنگياد‌هاي تركي باستان، يكي از موفقيت‌هاي باستانشناسي جهان بشريت بشمار مي‌رود‌.[1] به نخستين اشاره‌ها پيرامون معابد سنگياد‌هاي تركي باستان در «تاريخ جهانگشاي جويني» برمي‌خوريم‌. در منابع چيني نيز اشارات فراواني به مجموعه‌هاي گول تيگين و بيلگه قاغان شده است‌. ولاكن جهان علم تا اواخر سده 18 ميلادي از وجود اين كتيبه‌ها بي‌خبر بود‌. نخستين بار در سال 1721 م‌. بود كه «مسرشميدت»[2] گياه شناس آن عصر به چند سنگ نبشته با الفباي باستاني يئني سئي برخورد و سپس «استرالنبرگ»[3] توانست توجه دانشمندان را به وجود و اهميت سنگياد‌هاي اورخوني جلب كند‌.

اين افسر سوئيسي كه در سال 1709 م‌. در جنگ پولتاوا اسير روس‌ها شد، به سيبري تبعيد گرديد‌. وي در مدت سيزده سال كه در تبعيد به سر مي‌برد به «مسر شميدت» در بررسي گياهان داروئي كمك مي‌كرد‌.

در سال 1722 م‌. دوران اسارت وي به پايان رسيد و به كشورش برگشت و در سال 1730 نتيجه‌ی‌ تحقيقات خود را منتشر ساخت و در اثر منتشره‌ی‌ خود، از سنگياد‌هاي يئني سئي بحث كرد‌. پس از انتشار كتاب وي، توجه گروه پژوهشگران به منطقه جلب شد و سنگ نبشته‌هاي متعددي با الفباي يئني سئي كشف گرديد‌. در سال 1899 دانشمند روسي «يادرينتسوف»[4] توانست سنگياد‌هاي گول تيگين و بيلگه قاغان را كشف كند‌.

به دنبال اين كشف، در سال 1890 يك هيئت علمي باستان‌شناسي فنلاندي به سرپرستي «هئيكل»[5] و در سال 1891 يك گروه ديرين‌شناس روسي به رهبري «رادلف»[6] به منطقه اعزام شدند.

هر دو گروه از نزديك سنگياد‌ها را بررسي كردند و تصوير و كپي آن‌ها را به مراكز علمي كشور خود بردند‌. و هر دو هيئت، تصاوير سنگياد‌ها را به صورت دو اطلس بزرگ به چاپ رسانيدند، اين اطلس‌ها در سال 1892 به گونه‌ی‌ چاپ عكسي و بدون آوا نوشت و ترجمه چاپ شد‌.

پس از نشر اطلس‌ها، ديرين شناسان آغاز به تلاش براي قرائت متون سنگياد‌ها كردند‌. سرانجام دانشمند بزرگ دانماركي «تامسن»[7] در سال 1893 توانست گره‌هاي موجود را بگشايد و متون سنگياد‌ها را بخواند‌.

او، نخست كلمات تنگري (tengri)، تۆرك (türk) و گ‍ۆل‌تيگين (gültigin) راكه در متون كتيبه‌ها فراوان به كار رفته بود، توانست بخواند و سپس با استفاده از حروف به كار رفته در اين سه كلمه، موفق به قرائت سرتاسر متون كتيبه‌ها شد و افتخار كسب اسرار كتيبه‌هاي نخستين سنگیادهای تركي باستان را از آن خود ساخت‌. در سال 1894 نيز «رادلف» توانست ترجمه‌ي آلماني اين آثار را چاپ كند و اين اثر در مدت كوتاهي چهار بار چاپ شد.[8] سنگياد گول تيگين به قرائت و ترجمه‌ی‌ «تامسن» نيز چند بار چاپ شد.

پس از حل معماي حروف، «تامسن» و «رادلف» در قرائت كلمات كتيبه‌ها به رقابت پرداختند و ديگر تركي پژوهان نيز همراه گروه كاشفان، به كشف رموز نخستين الفباي تركي پرداختند‌. در آمريكا و ژاپن و اروپا، دانشمنداني پديد آمدند كه عمر خود را وقف بحث و بررسي سيستم آوائي، ساختار صرف و نحو زبان تركي باستان و شكف و قرائت كلمات و جملات سنگياد‌هاي متعدد گؤي تورك كردند و هر سال بر تعداد كتيبه‌هاي كشف شده افزودند‌.

فرجامين اثر پژوهشی در باب دستور زبان تركي باستان كه در اين سنگياد‌ها به كار رفته، از آن پروفسور طلعت تكين بود كه در آمريكا به زبان انگليسي چاپ شد[9] و نشر متون تنقيدي و علمي نصيب «حسين ناميق اوركون»[10] و مرحوم پرفسور دكتر محرم ارگين شد‌.[11] نخستين چاپ متن حسين اوركون در سال 1940 و چاپ دوم آن در سال 1987 منتشر شد‌. و متون تهيه شده از سوي مرحوم پروفسور دكتر محرم ارگين بارها چاپ شده است و به عنوان درس متن در دانشگاه‌هاي جهان تدريس مي‌شود‌.

كتيبه‌هاي اين سنگياد، در سال 1899 نيز از سوي ميلي اورانسكي[12] به روسي ترجمه و نشر شد‌. ترجمه‌ی‌ كامل روسي آن نيز در سال 1951 از طرف مالوف[13] عضو آكادمي علوم اتحاد جماهير شوروي منتشر گرديد‌.

در ایران به قلم اینجانب، برگردان ترکی آذری این سه سنگیاد در سال 1361 در مجله‌ی «یئنی یۏل»[14] و ترجمه‌ی فارسی آن در سال 1378 به دستیاری «کنگره‌ی جهانگیرخان قشقایی» با نام «یادمان‌های ترکی باستان» انتشار یافت.[15] در جمهوري آذربايجان نخستين بار آقاي آ‌. م‌. محرم اوف در سال 1967 كتابي به نام «قديم تۆرك رونيك يازېلې آبيده‌لر» چاپ كرد‌. سپس در سال 1976 همراه «علي عيسي شوكورلو» كتاب «قديم تورك يازيلي آبيده‌لري‌نين ديلي» را منتشر ساخت‌. علي عيسي شوكورلو با همين نام كتاب مستقلي در بيش از 300 صفحه در سال 1993 بيرون داد كه در آن ضمن دادن نمونه‌هائي از متون سنگياد‌ها، تلاش گسترده‌ی‌ علمي در تدوين قواعد املا و صرف و نحو زبان تركي باستان كرده است‌. در همان سال در شهر باكو كتاب ديگري تحت نام «اورخون- يئني‌سئي آبيده‌لري» از سوي دو مؤلف‌: ابوالفضل رجبوف و يونس محمدوف در چهارصد صفحه منتشر شد‌. اينان ضمن برگرفتن متون هر سه سنگياد از نشر مرحوم پرفسور دكتر محرم ارگين و با بهره‌گيري از زحمات و پژوهش‌هاي آن استاد فقيد، بيشتر يافته‌ها و سنگ نبشته‌هاي اورخون و يئني سئي را با دادن ليست لغات و قواعد دستوري منتشر كردند‌. تنها ضعف كارشان اخذ متون آوانويسي[16] از چاپ حسين اوركون و مالوف و بي‌اعتنائي به قرائت دقيق مرحوم ارگين است كه تحليل ريشه شناسي[17] واژه‌ها را دشوار مي‌سازد‌. مرحوم پرفسور دكتر محرم ارگين از آنجا كه خود زاده‌ی‌ ايلاتي بوده است [18] و با گويش تركي آذري از كودكي آشنا شده بود، و سال‌ها متون اورخوني و اويغوري تدريس كرده و با زبان‌هاي آلماني، فرانسه، انگليسي، روسي، عربي و فارسي نيز آشنائي داشت، بهتر توانسته است دقايق اين سه سنگياد را كشف كند و قرائت ايشان بيشتر مقرون به صحت است‌. و ما هم در اين كتاب قرائت ايشان را اساس قرار داديم‌.[19]

يك اثر با ارزش ديگري در سال 1980 م‌. از سوي دانشكده‌ی‌ ادبيات دانشگاه استانبول با نام «اسكي توركجه ده اسم ـ فعللر» اثر پروفسور دكتر كمال اراسلان، آسيستان استاد فقيدمان منتشر شد كه گام بلندي در تدوين دستور زبان تركي باستان «گؤي تورك» و شكافتن واژگان متون اورخوني و ايغوري است‌.[20]

برخي از پژوهشگران اين سنگياد‌ها حدس مي‌زنند كه متون كتيبه‌ها در آن عصر منظوم بوده است، حتي يكي از دانشمندان روسي، اشكال شعري و اوزان اين نت‌ها را كشف كرده و به چاپ رسانيده است‌. ولي به نظر مي‌رسد كه اين برداشت درست نباشد و ناشي از وجود ريتم و آهنگ و قوافي داخلي در جملات سنگياد‌هاست كه در زبان تركي ذاتي و فطري است و برخي را به چنين شبهه‌ای‌ واداشته است‌. مرحوم ارگين نيز اعتقاد براين دارد كه متون كتيبه‌ها به نثري خوش آهنگ و ريتميك نگاشته شده است‌.[21]

همان گونه كه گفتيم در كنار دشت اورخون، سنگیادها و كتيبه‌هاي فراواني كشف شده است که از آن ميان، سه سنگياد زير را در اين كتاب معرفي مي‌كنيم‌:

1- 2. سنگياد گول تيگين

اين سنگياد در واقع تأثرّات و عشق و علاقه‌ي كم نظير بيلگه قاغان به برادر خود را در بر دارد كه براي تشكيل حكومت، جان‌ فشاني كرد و در تحكيم و تعظيم وي، نقش عظيمي داشته است‌. بيلگه قاغان با چنين روحيه‌ای‌ ستايش انگيز، به برپائي سنگياد امر كرده است‌. در واقع نويسنده، سراينده و سخنگوي اصلي كتيبه‌هاي این سنگیاد خود «بيلگه قاغان» است‌.

سنگياد گول تيگين بر روي پايه‌ای‌ سنگي به شكل لاك پشت برقرار شده است‌. هنگام كشف، از روي قاعده به كناري افتاده بود‌. در اثر باد و باران و طوفان بخش‌هائي از نوشته‌هاي نقر شده، پاك شده است‌. ارتفاع آن 75 /3 متر است‌. جنس سنگ از نوع مرمر ناصاف است كه در قسمت‌هاي بالائي پهناي آن كمتر مي‌شود‌. داراي چهار سو‌ی‌ است‌. سوي‌هاي شرقي و غربي در پائين 132 و در بالا 122 سانتي متر است‌. و سوي‌هاي شمالي و جنوبي در پائين 46 و در بالا 44 سانتي متر است ‌.

رأس سنگياد و قسمت فوقاني آن به پنچ سوي و پنج كتيبه تقسيم شده است‌. و مانند ستاره‌ای‌ پنج ضلعي است كه در هر ضلع يك تصوير اژدها دارد‌. در رأس سوي راست علامت قاغان حك شده است که به شكل بز كوهي است و در سوي چپ مطالبي به خط و زبان چيني نوشته شده است و معروف به «كتيبه‌ی‌ چيني» است‌. سه سوي ديگر، به خط و الفباي تركي باستان و داراي چند كتيبه است. در كناره‌هاي هر سه سوي و نيز در كناره‌ی‌ سوي چيني، نوشته‌ها‌ی‌ اورخوني تركي وجود دارد‌. طول سطرها 2 متر و 35 سانتي متر است‌.

در سوي‌ها و كتيبه‌ي راست، 40 سطر و در سوي‌ها و كتيبه‌هاي جنوب و شمال، 13 سطر وجود دارد‌. سطرها از بالا به پائين و از راست به چپ حك شده است. طول سطرها بطور متوسط 235 سانتي متر است‌. حرف‌ها بسيار با نظم و ترتيب حك شده است و با سليقه‌ی‌ خاص و نظم تركي ترتيب يافته است‌، به گونه‌اي كه در نظر اول شبيه جدول مي‌نمايد‌.

در كتيبه‌ی‌ چيني سنگياد، از دوستي تركان و چينيان، از عزت امپراطوري ترك و حشمت بيلگه قاغان سخن رفته است‌. در پايان مطالب چيني، جملاتي نظير‌:«اين سنگیاد را براي عبرت آيندگان برپا ساختيم.» و «اين سنگیاد را چون كوه به یاد اين بزرگان براي آيندگان بر جاي نهاديم.» و تاريخ كتابت حك شده است‌.

در كنار این سنگياد، راهي به طول 5 ـ 4 كيلومتر وجود دارد كه طول راه پر از سنگیادها و پيكره‌هاي كوچك و بزرگ و مجسمه‌هاي سنگي است و در همين مسير سر پيكر سنگي گول تيگين و تنه‌ی پيكر همسر او و بخشي از صورت وي كشف شده است‌. پيكره‌ها، طبق سنت كهن تركي در فاصله‌هاي 5 ـ 4 متري و رو در روي هم چيده شده‌اند‌ و معروف به «بالبال» اند‌. بالبال عبارت از مجسمه‌هاي خشن و بد هيئت دشمناني بود كه قهرمانان در طول زندگي خود آنان را نابود مي‌كردند، و اغلب از سنگ سياه ساخته مي‌شد‌. در حماسه‌هاي كهن تركي، «بالبال» به روسياهي و دل‌سياهي وصف شده است و حيله و نيرنگ صفت اصلي صاحبان بالبال‌هاست كه فقط با اين حيله، گاه مي‌توانند قهرمانان ترك را از پاي درآورند‌. در غمنامه‌ی‌ آلپ ارتونقا (= افراسياب) نيز دشمن سياه چرده، بالبال ناميده شده است‌. سنگیادها را در اصل فرهيختگان و هنرمندان با استعداد ترك برپا كرده‌اند و در ساختن و برپائي آن، بويژه در بخش چيني از غلامان چين نيز استفاده شده است‌. كتيبه‌هاي اين سنگياد از زبان «بيلگه قاغان» و «يوللوق تيگين» برادرزاده‌ی‌ «گول تيگين» بيان شده است‌.

گول تيگين سردار بزرگ، برادر كوچك بيلگه قاغان، بسيار جسور و شجاع بوده است‌. بيلگه قاغان پس از آن كه بر تخت امپراطوري جلوس مي‌كند، او را به فرماندهي سپاه بر مي‌گزيند. وي در مدت فرماندهي تا مرگ خود در 731 م‌. چندين سرزمين را در شرق و غرب فتح مي‌كند و قلمرو امپراطوري گؤي تركان را گسترش مي‌دهد و در جنگ‌هائي كه در پنج سال آخر عمر خود (726 ـ 731) شركت مي‌كند، هيچ گاه شكست نمي‌خورد‌.

همان‌گونه كه گفتيم متن سنگ نبشته‌ی‌ سنگياد گول تيگين از زبان بيلگه قاغان بيان شده است‌. بيلگه قاغان در اين متون از زحماتي كه برادرش و نيز خودش براي حفظ عزت مردم كشيده‌اند و نيز از پيروزي‌ها و شجاعت سران سپاه سخن مي‌گويد و از مرگ برادر اظهار تأسف مي‌كند‌.

به گفته‌ی‌ فراهم آورندگان «اورخون يئني سئي آبيده‌لري» ‌: «در جهان تاكنون هيچ پادشاهي اين گونه درباره‌ی‌ برادر كوچك خود با صميميت سخن نگفته است‌.» [22] بيلگه قاغان براي دفن جسد برادرش، مراسمي بسيار با شكوه برپا مي‌سازد و حتي دولت چين براي شركت در اين مراسم، هيئت سياسي عالي رتبه اعزام مي‌كند‌.

سنگياد گول تيگين را بيلگه قاغان در تابستان 732 م‌. برپا ساخته و كار نقر و حك کتیبه‌های آن در زمستان سال 733 م‌. به فرجام رسيده است‌. اين سنگياد در واقع در مركز معبد و مجموعه‌ای‌ قرار داشته است كه در ديوارهاي سنگي معبد، صحنه‌هاي نبرد گول تيگين به تصوير درآمده بوده است‌.

كول تيگين «kültigin» يا كول تگين «kültegin» و النهايه گول تيگين «Gültigin » سردار بزرگ گؤي تورك در سال 684 م‌. چشم به جهان گشوده و در 27 شباط 731 م. در «ماگاگورگان» در آسياي ميانه چشم از جهان فرو بسته است‌.

چنان كه گفتيم او، فرزند ائلداريز قاغان و برادر بيلگه قاغان بود. در كودكي پدر خود را از دست داد و از سال 698 م‌. همراه برادرش بيلگه قاغان و عمويش قاپغان قاغان (حكومت 692 ـ 716 م‌. ) جنگيد و در سال‌هاي 704 ـ 705 م‌. با دولت چين نبرد كرد و پيروز شد و در سال 710 دامنه‌هاي كوه «كوگمن»[23] و استپ‌هاي سونقا[24] را به تصرف خود درآورد‌.

همان گونه كه گفتيم، نخستين ترجمه‌ی‌ تركي اين سنگياد از آن «حسين ناميق اوركون» است كه در سال 1940 انتشار يافت. وي ويرايش جديد آن را در سال 1987 منتشر ساخت‌. اما پژوهش نهايي و برگردان علمي آن را مرحوم پروفسور ارگين به فرجام رسانيد‌. نشر‌ها و ترجمه‌هاي ديگر كه در باكو و جاهاي ديگر انجام پذيرفته، متكي بر تحقيقات آن مرحوم است‌.

2- 2 . سنگياد بيلگه قاغان

اين سنگياد در همان مكان و يك كيلومتر دورتر از سنگياد گول تيگين قرار دارد‌. شكل و ترتيب و ساخت آن، كاملاً شبيه سنگياد گول تيگين است‌.

در اين سنگياد در كتيبه‌ها‌ی‌ سوي شرقي حداكثر 41 سطر و حداقل 15 سطر وجود دارد‌. در كتيبه‌هاي سوي چپِ سنگياد يك كتيبه به خط و زبان چيني موجود است كه تقريباً محو شده است و بر صدر آن كتيبه‌ای‌ تركي نقش بسته است‌. بقيه كتيبه‌هاي سنگياد، همگي به خط و زبان تركي باستان است‌.

سنگياد بيلگه قاغان در سال 735 م‌. يك سال پس از مرگ او از سوي فرزندش برپا شده است‌. در كتيبه‌هاي اين سنگياد نيز بيلگه قاغان است كه سخن مي‌گويد‌.

نخستين 8 سطر از سوي شمالي سنگياد، شبيه سوي جنوبي سنگياد گول تيگين و نيز سطرهاي 34 ـ 2 از سوي راست، شبيه سطرهاي روبروي جبهه‌ی‌ راست سنگياد گول تيگين است كه دنبال آن‌ها، شرح وقايع پس از مرگ گول تيگين افزوده شده است‌.

اين سنگياد سرنگون شده است و به صورت شكسته و چند قطعه كشف شده است‌. پاك شدگي و سائيدگي و خراب شدگي آن بيشتر است‌. اين سنگياد را يوللوق تيگين برادرزاده‌ی‌ بيلگه قاغان نگاشته و حك كرده است‌.

در هر دو سنگياد، گذشته از سخنان بيلگه قاغان، افزوده‌ها و نگاشته‌هاي يوللوق تيگين آمده است‌. در اطراف اين سنگياد نيز تعدادي كثير از سنگ‌هاي تراشيده شده و پيكر‌ها و بالبال‌ها موجود است‌.

اين سنگياد در سال 1889 از سوي محقق روسي ن‌. م‌. يادرنتسوف يافت شد‌. آن را نخستين بار و‌. و‌. رادلف و سپس و‌. تامسن و بعدها س‌. ي‌. مالوف به روسي ترجمه كردند و نخستين ترجمه‌ی‌ تركي همانند سنگياد پيشين، از آن «حسين ناميق اوركون» است و برگردان نهايي را در تركيه مرحوم پرفسور ارگين انجام داد‌.

3- 2. سنگياد تان يوقوق‌

در آن سوتر از دو سنگياد گول تيگين و بيلگه قاغان، سنگياد تان يوقوق قرار گرفته است‌. اين سنگياد، در فراز رود «يازاولا» و نزديك «باين چوققوا» برپا شده است‌. به خلاف دو سنگياد ياد شده در بالا، هنوز پابرجاست و بر زمين نيفتاده است‌. اين سنگياد از دو سنگ نبشته با چهار سو تشكيل مي‌شود‌. يكي از سنگ نبشته‌‌ها يك متر و نيم بلندا دارد‌. اطراف اين سنگياد را سنگ‌هاي مزار و پيكره‌هاي شكسته و بالبال‌ها فراگرفته است‌. در اين ميان از حوادث مهم دولت گؤي تورك شرقي سخن مي‌رود‌.

تان يوقوق خود، وزير سه خاقان بزرگ ترك‌: ائلداريز، قاپاغان (= قاپغان) و بيلگه قاغان بود‌. او نخستين وزير دانشمند تاريخ حكومت‌هاي ترك است‌. در جواني در دربار چين به شاهزادگان تعليم مي‌داده است و بعد‌ها در سياست خارجي خاقان نشين ترك خدمات شاياني انجام داد‌. به گفته‌ی‌ تامسن، اين سنگياد در سال 725 م‌. برپا شده است‌.

اين سنگياد در سال 1897 م‌. از سوي ي‌. ن‌. كلمنتس كشف شد و در سال 1898 م‌. چاپ شد‌. نخستين قرائت، از آن رادلف است و سپس گ‌. رامستد در سال 1909، ب‌. ي‌. ولاديمير تشنف در سال 1925 و پ‌. لاتو در سال 1957 ترجمه‌هاي روسي آن را بيرون دادند‌. در تركيه نيز، مانند دو سنگياد فوق، نخست از سوي حسين ناميق اوركون و سپس به دست پرفسور ارگين ترجمه و نشر شد‌.



[1]Ergin, Muharram. Orhun Abideleri, Ist‌. 1983, s‌. II.‌

[2] Messerschmidt‌ .

[3] Strahlenberg .

[4] Yadruntsev‌.

[5] Heigkel .

[6] Radloff‌ .

[7] Thomsen‌ .

[8] 1894/ 1895 / 1897‌ .

[9] Tekin, Talat. A Grammar of Orlhon Turkic, Indiana University Publications, 1968‌.

[10] Orkun, Hüseyin Namik. Eski Türk Yaziltlari, Ist‌. 1940‌.

[11] Ergin, Muharram. Orhun Abideleri, Ist‌. 1983‌.

[12] Melioranski P‌. M‌.

[13] Malov C ‌. J.

[14] دوزگون، حسين. ديل و ادبياتيميز، مجله يئني يول ، ش 3 ، تهران ، 1361‌.

[15] محمدزاده صدیق، حسين. یادمان‌های ترکی باستان، قم، نخل‌های سرخ، 1379.

[16] Transcription.

[17] Etimologie.

[18] آن مرحوم در شهر «موش» در شرق تركيه در ميان ايل «تره كمه» به دنيا آمده است.

[19] نگارنده‌ی این سطور، متون سنگیادها را هنگام تحصیل در دوره‌ی دکتری در دانشگاه استانبول، نخستین بار در محضر آن مرحوم در سال‌های 59- 1358 آموخته و تحصیل کرده‌ام.

[20] Eraslan, kemal‌. Eski Türkçede İsim Fiiller, İÜ, İst, 1980

[21] Ergin. s. 13‌.

[22] رجبوف، ابوالفضل ـ و ـ محمدوف، يونس‌. اورخون يئني سئي آبيده‌لري ، باكو ، 1993‌. ص 58‌.

[23] Kögmen‌.

[24] Songa.