بایاتی بولاغی

مرحوم جمشید شیبانی

سؤزلرین بالدیر سنین،

اؤرپڲین والدیر سنین،

گۆل اندامین بوللوردیر،

یایلیغین آلدیر سنین.

 

آراز آخیر آرادان،

جۏشوب گلیر هارادان،

نغمه‌سینه قولاق وئر،

قاندیر، آخیر یارادان.

آردینی اوخو

ادامه نوشته

وضعیت دریاچه اورمیه از سال 1984 تا 2012

وضعيت درياچه اورميه - اورمو گولو -Urmu Gölü

منبع: تاریخ و ادبیات ترکان

درباره ترکی آذری و طبقه‌بندی زبان‌ها (دکتر حسین محمدزاده صدیق)

طبقه‌بندی زبان‌ها

زبان‌های جهان بر اساس ساخت آوایی، واژه ساختاری، ساخت نحوی، مخزن واژگان و تاریخ تکامل آن‌ها قابل طبقه‌بندی است.

1. تعداد طبقه‌های زبانی

بر این بنیاد، طبقات زبانی زیرین تاکنون شناسایی شده است:

1. زبان‌های هند و اروپایی،/ 2. زبان‌های حامی - سامی، / 3. زبان‌های اورال - آلتایی،

4. زبان‌های چینی  تبتی، / 5. زبان‌های بانتو آفریقایی، / 6. زبان‌های قفقاز شمالی،

7. زبان‌های اسکیمو آلئوتی، / 8. زبان‌های هو این سان، / 9. زبان‌های مکزیکی،

10. زبان‌های آنتیلی، / 11. زبان‌های آمریکای جنوبی شمالی.

سه طبقه‌ی زبانی از طبقات بالا را در زیر معرّفی می‌کنیم:

ادامه نوشته

عوامل بازدارنده‌ی توسعه زبان و ادبیات ترکی

مصاحبه استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق از کتاب «مصاحبه‌های علمی پدرم» منتشر شده در سال ۱۳۷۸برداشته شده است.

دکتر حسین محمدزاده صدیق- حسین دوزگون

  با توجه‌ به‌ اينكه‌ جنابعالي‌ در دانشگاههاي‌ تهران‌ مشغول‌ تدريس‌ مي‌باشيد وضعيت‌زبان‌ و ادبيات‌ تركي‌ آذربايجاني‌را در بين‌ دانشجويان‌ آذربايجاني‌و غيرآذربايجاني‌چگونه‌ ارزيابي‌ مي‌فرمائيد؟ آيا هنوز اين‌ شبهه‌ در ذهن‌ دانشجويان‌ وجوددارد كه‌ زبان‌ تركي‌ آذربايجاني‌يك‌ لهجه‌ است‌؟

  مي‌دانيد كه‌ برداشتهاي‌ جاهلانه‌، نمي‌تواند براي‌ اهل‌ فن‌ معيار باشد. خوشبختانه‌دانشجويان‌ آذربايجاني‌ در سالهاي‌ اخير در مقوله‌ اعتنا و توجه‌ به‌ نواميس‌ ملّي‌ خود به‌تحوّل‌ عظيمي‌ دست‌ يافته‌ اند و از سوي‌ ديگر به‌ بركت‌ تحقق‌ انقلاب‌ اسلامي‌، دسائس‌موذيانه‌ و محيلانه‌ خائنان‌ و دشمنان‌ آذربايجان‌ افشا شده‌است‌ و بسياري‌ از تئوريها ونظريه‌هائي‌ كه‌ روزگاري‌ چون‌ وحي‌ منزل‌ به‌ خورد جوانان‌ صافي‌ ضمير آذربايجاني‌ داده‌شده‌، اكنون‌ رنگ‌ باخته‌ است‌.

          پيرامون‌ «لهجه‌» كه‌ سؤال‌ فرموديد، مي‌دانيد كه‌ لهجه‌، واحد كوچكتري‌ از يك‌ زبان‌است‌ وهر زبان‌ مي‌تواند به‌ چندين‌ لهجه‌ منقسم‌ شود. مانند زبان‌ فارسي‌ كه‌ داراي‌لهجه‌هاي‌ خراساني‌، شيرازي‌، اصفهاني‌، تهراني‌ و غيره‌ است‌. زبان‌ تركي‌ آذربايجاني‌مانيز كه‌ خود، شاخه‌ بسيار پرباري‌ از زبان‌ «تركي‌ مادر» است‌ و تاريخي‌

ادامه نوشته

قارا مجموعه شیخ صفی الدین - گردآوری محمدصادق نائبی

حضرت شيخ صفي الدين - قدس سرّه - «أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ ءَامَنُوا أَن تخْشعَ قُلُوبهُمْ لِذِكرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الحْقّ»[1] آيتينده بويوردو کي: خشوع و خوف ‏، خشيتدن دير. يعني خشوع و خوف ‏، خشيتدن حاصيل اولار و خشوع اول وقت حاصيل اولار كي ذكر تابيشيندن يعني ايسيليگيندن[2]، حجاب رقيق اولا. يعني يوموشاق اولا. «ثمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ اللَّه»[3]. پس اول كيمسه‌نين كؤنلونه خشيت گلر. قرار ائدر و كؤنول ائوي اول خشيت سببي ايله معمور اولار. مثلا شونون[4] كيمي كي بير ائوده كيمسه اولماسا و اول ائوين خارابيني مرمت ائتمه‌سه، اول ائو، معمور اولماز بلكه خاراب اولار و هوامين[5]ـ‌ حشراتين يئري و ماواسي اولار و اگر بير كيمسه اولسا و اطرافيني عمارت ائتسه، اول ائو معمور و پاك اولار. توپراقدان و توزدان و حشراتدان و هوامدان اول ائوده اولماز و اوندا بير كيمسه نزول ائتمه‌گه لاييق اولار. پس كؤنول ائوي داخي معمور اوليجاق، معرفه الله نزول ائدر.

و بو محلده معلوم اولدو كي خشوع، ذيكيردن حاصيل اولار و غير نسته‌دن اولماز و اوندان سونرا كي ذكر، كؤنولده تصرف ائتميش اولا و كؤنولو يوموشاق قيلميش اولا، قرآندان داخي آيت «وَ مَا نَزَلَ مِنَ الحْقّ»[6] عمله گتيرميش اولا.

در بهار خوف چون دل نرم شد از آب ذكر،      

اي بسا گلها كه باغ معرفت بار آورد.

ادامه نوشته

ملا پناه واقف و فولکلور

یازار: دکتر ح. م. صدیق

چئویرن: داور اردبیلی

واقف، آذربایجانین شفاهی و یازیلی دیلینی بیرلشدیردی، اونون ادبی یارادیجیلیغی شفاهی ادبیات و آذربایجان فولکلورو ایله سیخ باغلیدیر، واقفین ادبی ارثی‌نین بو ایکی قولونو یعنی کلاسیک و خلق شعرینی عضوی شکلده بیرلشدیرمه‌سی ایله، خلق شعری یازیلی ادبیاتیمیزدا، اۆستۆنلۆک قازانیر، آپاریجی موقعه کئچیر.

آذربایجانین رسمی کلاسیک ادبیاتی ایله یاناشی کامل‌لشن شفاهی ادبیاتی‌نین تاریخی چوخ قدیم‌دیر و اؤز دولغونلوق و زنگین‌لیگی ایله قونشو خلق‌لرین ادبیاتینادا دریندن تأثیر گؤسترمیشدیر.

1- 4. عاشیق ادبیاتی

آذربایجانین خلق ادبیاتی‌نین تکاملو، کلاسیک شعر کیمی، شاه اسماعیل ختایی‌نین «ادبی‌دیرچلیشی» ایله باغلی‌دیر. شاه ختایی دُورۆندن سونرا، عاشیق‌لار، گزه‌گن چالقی‌چیلار، خلق آرتیست‌لری و شفاهی ادبیاتین نماینده‌لری، هابئله شاعرلر سارای طرفیندن تشویق ائدیلیردیلر. شاه ختایی ادبی یارادیجیلیقدا عاشیق شعریندن الهام آلیردی و یئرلی موسیقی‌چیلری اؤز اطرافینا توپلایاراق عاشقانه و هجا وزنلی شعرلر قوشماق ایلن «حروفی‌لیک» مرامینی تبلیغ ائدیردی.

ادامه نوشته

مرحوم جمشید شیبانی‌دن بیر نئچه بایاتی

       بالان ییخیلدی آنا!

     قلبین سیخیلدی آنا!

بالان گئدمه‌لی اۏلدو،

ائوین ییخیلدی آنا!

 

دور خالچانی چک دارا،

تئللری گؤیچک دارا،

یا منی آرخایین ائت،

یا زۆلفۆندن چک دار.

باياتي(3)

آردینی اوخو

ادامه نوشته

شعر شهریار به خط اباصلت صادقی اهل تکاب (آذربایجان غربی)

اباصلت صادقی در سال ۹۱ به رحمت خدا رفت.

شعر معروف شهریار را به خط ایشان در زیر قرار می‌دهم.

شعر شهریار به خط اباصلت صادقی خطاط اهل تکاب آذربایجان غربی

منبع: سفر از کثرت به وحدت

انواع شعر هجایی در ادبیات ترکی

دکتر حسین محمدزاده صدیق

1-  قوشما

رايج‌ترين گونه‌ی ادبيات عاشيقی است كه دست كم از سه بند و حداكثر از 7 بند تشكيل می‌شود. هر بند چهار مصراع يازده هجا دارد و در دو نوع تقطيع 5+6 و 3+4 و 4+4 رايج است. قافيه‌ها در قوشما چنين چيده می‌شود:

a-b-c-b, d-d-d-b, c-c-c-b, f-f-f-b...  و در انجام قوشما معمولاً تخلص عاشيق يا شاعر ذكر می‌شود. قوشما سيال‌ترين و زيباترين نوع شعر شفاهی است. اين نوع شعر را «واقف» وارد ادبيات رسمی نيز كرد. پس از او شاعران نام‌آوری مانند: ودادی، ذاكر، نباتی قره داغی، عاشيق پری و جز اين‌ها تحت تأثير شعر عاشيقی، قوشماهايی زيبا سرودند. مهارت قوشماسرايی برخی از شاعران روزگار ما مثلا: صمد وورغون، بانو مدينه گلگون، بالاش آذراوغلو، بولود قاراچورلو سهند، شهريار و غيره اعجازآور و حيرت‌انگيز است. چنان‌كه بسياری از سرودهای آنان تبديل به ترانه‌های بومی شده است.

 مثال: (6+5)

اسم پنهان کؤچد‍ۆ فانی دنيادان،

قاریشدی تورپاغا گؤز حايیف اولدو،

ادامه نوشته

دیوان لغات الترک ترجمه دکتر صدیق

دیوان لغات الترک، شیخ محمود کاشغری، ترجمه دکتر ح. م. صدیق.

ارسکərsək : اَرْسَکْ اِشْلار ərsək işlər : زني که از راه به در شود. در اين کلام هم آمده است :

اَرْسَکْ اَرْکا تَکْماسْ

اِيـﭭَـکْ اَﭬـکا تَکْماسْ

əə rsəkrtəgməs 

‹wəe kwtəgməs 

ترجمه : زن مردجو, مرد نيابد

شخص عجول به خانه نرسد.

توضيح آنکه: بسياري از زنهاي بدکار که به دنبال مرد مي­گردند, به نتيجه نمي­رسند و نيز مرد عجول هم به خانه­اش نمي­رسد. همانگونه که نبي­اکرم (ص) فرموده است : اِنّ المُنْبَتَّ لا اَرْضْاً قَطَعَ و لا ظَهرْاً اَبْقيٰ يعني : بدرستي که شخص عجول نه جلوتر رفته و نه عقبه برجاي نهاده است. مثل را درباره­ي کسي به کار برند که از او ترک عجله و شتاب خواهند.

ادامه نوشته

تولکو ماتالی - محمدباقر خلخالی ثعلبیه‌سی (خلج دیلی )

 

کتاب ثعلبیه اثر ملا محمد باقر خلخالی توسط آقای علی اصغر جمراسی به ترکی خلجی برگردانده شده است. آقای جمراسی قبل از ترجمه‌ی این مثنوی ابتدا به معرفی گرامر و دستور زبان ترکی خلجی پرداخته است. دکتر ح. م. صدیق بر این کتاب مقدمه‌ای در معرفی ایل خلج و ترکی خلجی نگاشته‌اند که در زیر می‌آورم.

قایناق: سایت دوستداران دکتر حسین محمدزاده صدیق

 

نام کتاب: تولکو ماتالی (خلج تیلی)

تولکو ماتالی (خلج دیلی) محمدباقر خلخالی ثعلبیه‌سی/ ترجمه و گردآوری: علی اصغر جمراسیملا محمدباقر خلخالی ثعلبیه‌سی

گردآوری و ترجمه: علی اصغر جمراسی

 

مقدمه دکتر حسین محمدزاده صدیق

بر این کتاب

جغرافی‌دانان اسلامی از سده‌ی پنجم هجری به این سو، از قومی ترک زبان با نام خلج/ خلجیه اسم برده‌اند.

ژ. مارکوآرت گوید که در یک منبع سریانی مربوط به سده‌ی ششم میلادی از قومی با اسم kholas نام برده شده که به احتمال او همان خلج است.[1]

مسعودی در مروج الذهب تاکید می‌کند که قوم خلج، قومی ترک بودند.[2]

استخری (فـ . 346 هـ . ) در مسالک الممالک گوید که:«خلج‌ها در حد فاصل هندوستان و سیستان زندگی می‌کنند و زبان و ریخت آنان ترکی است.»[3]

ابن خردادبه (فـ . 300 هـ.) گوید که:«خلج‌ها قبیله‌ای ترک‌اند که در آسیای میانه هم‌جوار قارلوق‌ها زندگی می‌کنند. مردمی مهربان، خوش خلق و مهر ورزند. سرزمین آنان از آبادترین و داراترین سرزمین‌های ترکان است.»[4]

ادامه نوشته

"دیوان لغات الترک" تورک تیلیده گی اېنگ جامع سۉزلیک

یازوچی: غلام سخی وکیل زاده یورتداش اندخویی

کابل شهری،1387 - ییلی

قایناق: http://www.babur.org

   موندن مینگ ییل گـــــــه یقین ایلگری، تورکی بای تیلیده بیرینچی مـــرته(7500) تکواژه(مستقل سۉز) دن عبارت بۉلگن سۉزلیک یالغت نامه کتابی ایجاداېتیلگن. اوشبو سۉزلیک کتابی نینگ مؤلفی محمودکاشغری دیر. محمــودکاشـــغری شمس الدین حسین چاغری تگین اۉغلی وقوام الدوله لقب تاپگن محمودبن یوسف بوغــــراخان نېبره سی دیر. قاراخـــان لرماده ســـی -نینگ یازوچیسی"اومــــــلژان پرتـساک"محمودکاشغری نینگ باباسی حقیده مونده ی دیب یازه دی.

   "قوام الدوله لقب تاپگن محمودبن یوسف بوغراخان بویوک خاقان اۉله راق هجری(448- 449 )ییل لریعنی اۉن بېش آی حکومت دن کیین کوچ نی کته اوغـــــــلی حسین چاغری گه تاپشیره دی. محمودکاشــــغری نینگ آته سی عین حـــــالده تیل بیلــووچی هم بۉلگن. محمودکاشغری اصلده هجــــــــری(370 )ییل حاضرگی قیرغیزستان اولکه سیگه تېگیشلی"ایسیق گول"یقینیده‌جایلشگن" بارسغان"، "برسغن" یا "بالاساغون"دېگن شهـرده دنیاگه کېلیب،کیېن- چه لیک عایله سی بیلن بیرگه کاشغرگه کۉچیب بارگن.

ادامه نوشته

کل غزلیات ترکی و فارسی ملا محمد فضولی به شکلی نفیس چاپ شد

متن کامل غزلیات ترکی و فارسی حکیم ملا محمد فضولی بر اساس چاپ انتقادی استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق انتشار یافت. این کتاب- که در اندازه‌ی رقعی و 846 صفحه با جلد گالینگور سخت توسط نشر تکدرخت روانه‌ی بازار شده است- حاوی سه بخش است. بخش اول: 410 غزل فارسی. بخش دوم: 326 غزل ترکی (به انضمام غزلیات ترکی موجود در مثنوی لیلی و مجنون). بخش سوم: 327 غزل ترکی. بخش اخیر، ترجمه‌ی منظوم 327 غزل فارسی فضولی است که توسط شاعران مطرحی چون: علی آقا واحد، محمدآقا سلطانوف، محمد مبارز علیزاده، میرمهدی سیدزاده،  محمدتقی زهتابی و حسین دوزگون (دکتر صدیق) به انجام رسیده است. 

کتاب غزلیات حکیم محمد فضولی بر اساس تصحیح انتقادی دکتر صدیق چاپ شد

ادامه نوشته

پرتره دکتر حسین محمدزاده صدیق اثر استاد فخرالدین فخرالدینی

سایت دوستداران دکتر ح. م. صدیق اخیراً با جلوه‌ی جدید و شکلی نوین رونمایی شده است. در شکل نوین سایت،‌ بسیاری از اطلاعات و مقاله‌ها به سهولت در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. از جمله نکات قابل توجه در شکل جدید، امکان پرسش و پاسخ و بخش دانلود کتابهای استاد است. ضمن عرض تبریک، آخرین خبر این سایت را در زیر قرار می‌دهم.

* * * 

عکاس شهیر آذربایجانی آقای فخرالدین فخرالدینی پرتره‌ی دکتر حسین محمدزاده صدیق را در کتاب مشاهیر ایران ثبت کرد. 

برای دانلود تصویر استاد در ابعاد بزرگ بر روی عکس کلیک فرمایید.

www.duzgun.ir

پرتره (عکس تصویر) استاد دکتر حسین محمدزاده صدیق اثر استاد فخرالدین فخرالدینی

ملا عبدالله زنوزی و زنوزیه مکتبی

قایناق: سفر از کثرت به وحدت

حکیم ملاعبدالله زنوزی از اعاظم فیلسوفان اسلامی سده‌ی سیزدهم هجری است که سالیان متمادی در حوزه‌های علمیه‌ی تبریز و کربلا ونجف و قم و اصفهان تحصیل کرده است و در علوم عصر خود از فقه و اصول و رجال و حدیث سرآمد اقران شده است.

دکتر حسین محمدزاده صدیق کتاب «ملا عبدالله زنوزی و زنوزیه» مکتبی را در شرح زندگی و خدمات علمی و معرفی آثار مکتوب ملا عبدالله زنوزی و پیروان مکتب فلسفی بعد از او نگاشته است که در زیر بخشی از این کتاب را می‌آوریم. این کتاب یکی از کتاب‌های مهم در شناساندن فلاسفه‌ی مطرح آذربایجان است.

* * * 

 حکیم زنوزی نین یاشاییشی

1ـ  آتاسی

حکیم ملاعبدالله زنوزی نین آتاسی نین آدی «بایرام قولو» ایدی. ئوز حیاتیندا «زنوزلو باباخان» لقبی ایله مشهور ایدی. «مرند» ین تانینمیش عالیم و تقوالی شخصیتلریندن ساییلیردی.

2ـ دوغومو

حکیم ملاعبدالله مرند شهرینه باغلی زنوز کندینده 1280 ـ نجی ایللرده دونیایا گؤز آچمیشدیر. اونون دوغوم ایلی معلوم دگیلدیر و لاکین یاشاییشی و حیات ماجرالاریندان بئله معلوم اولور که ـ 1280 نجی اون ایللیگین ایکینجی یاریسیندا دونیایا گلمه‌لیدیر.

ادامه نوشته

داستان سه کچل - ادبیات و فولکلور آذربایجان

از سری داستان‌های فولکلور آذربایجان که دکتر صدیق در سنین جوانی از روستاهای اطراف آذربایجان ثبت و ضبط کرده‌اند.

یک بود یکی نبود. سه تا کچل بودند. دوتایشان با هم زندگی می‌کردند اما یکی‌شان تنها بود و فقط یک بز داشت که توی خانه‌ی خودش نگه می‌داشت.

اما بشنوید که  چشم آن دو تا کچل‌ها به دنبال بزه بود و پی فرصت می‌گشتند که آن را کش بروند. روزی که کچله در خانه نبود، دو تا کچل‌ها آمدند دم در خانه‌اش، دیدند که خدا داده به روزشان: بز را برداشتند و برو که رفتیم!

کچل وقتی آمد خانه، دید بزش نیست. فهمید که کار، کار کچل دوتایی‌هاست. آفتاب هم دیگر داشت غروب می‌کرد. دنبالشان را گرفت و رفت.

رفت و رفت تا رسید به دوتا کچل‌ها. اما خودش را نشان نداد و همان طور

ادامه نوشته

ضروب امثال ترکی

ضروب امثال ترکی، مولف ناشناخته (قرن یازدهم قمری)، تصحیح: دکتر ح. م. صدیق

1.      اوّل یولداش، آندان یول.

Əvvəl yoldaş, andan yol.

(اول رفیق، بعد راه.)

2.      اوج ائو کؤچندن سونرا اورتا ائو اوج اولار.

Uc ev köçəndən sonra orta ev uc olar.

(وقتی خانه‌ی اول کوچ کرد، خانه‌ی وسطی، اوّلی می‌شود.)

3.      اوت یئریده قالیر، مال برکده.

Ot yerdə qalır, mal bərkdə.

(علف در جایش می‌ماند و ثروت در جای امن.)

ادامه نوشته